_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon-ghalam@iran.de

www.iran-ghalam.de

یادی از یک شاعر رمانتیک غرب

 26.12.2007

آذر سلطانی

Asolt@web.de

Joseph Eichendorff 1788-1857

نویسنده رمانتیک ، میان اداره و طبیعت

 

 خیلی ازاشعار یوسف آیشندرف، شاعررمانتیک دو قرن پیش آلمان بدلیل ساده گی و زیبایی، ادبیات عامیانه، مردمی و خلقی شده اند. در آثار او اززیبایی دوران کودکی؛ کوه و جنگل، طبیعت و جویبارهای شرق آلمان آنزمان یاد میشود. خواننده دراشعار اوشاهد وحدت مناظر زیبای طبیعی دوران کودکی ولایت وی میگردد. اوزیبایی های کوه و جنگل و آهوان اطراف را همچون "زندگی ابدی"، سنبل آزادی و جنون احساسات رمانتیک نامید وخواننده راباتنهایی درطبیعت، زیبایی ماهتاب وخرابه های قصروقلعه ها آشنا می نماید. امروزه اورا میتوان یکی ازشاعران طبیعت گرا دانست که از پیشگامان دفاع از محیط زیست درمقابل آسیب های ناشی از صنعتی شدن سرمایه داری بود. رمانتیک ها اهمیت خاصی برای ادبیات بومی و محلی و نوستالژی انسانهای جوان قائل بودند. عقیده دیگر آنان درزمان جنگهای ناپلئونی و کشور اتریش با دولت پروس آلمان، براین بود که شعر با کمک واژههای جادویی اش، نه تنها میتواند جهان را تغییر دهد، بلکه انسان را به ماهیت اصیل و اصلی اش هدایت نماید. ازجمله واژههای جادویی موردنظر آنان: نورماه، شب پرستاره، شفق صبحگاهی، گلهای معطر، ترانه هاواشعار آهنگین، زنگل گوسفندان چراگاهها، خش خش برگهای درختان جنگلی، صدای جاری آب نهر و جویبارها بودند. آهنگین بودن اشعار آیشندرف موجب شدند که آنزمان  پاره ای ازآنان، ترانه های مردمی و عامیانه گردند.  

  آیشندرف ، مهمترین نماینده رمانتیک مردمی و آخرین نویسنده رمانتیک آلمان در دو قرن پیش بود. وی درسال 1788 درخانواده ای مرفه درشرق آلمان پروسی؛ درلهستان امروزی بدنیا آمد و درسال 1857 درگذشت. اوبعد ازتحصیل حقوق و فلسفه، یکی ازنویسندگان مردمی زمان خود شد. چون او سالها برای تامین امرار معاش، کارمند دولت پروس بود، دائم میان ادبیات و انجام امور ناخوشایند اداری درنوسان بود. 

  

 آیشندرف خالق شعر، نوول، رمان و درام است ؛ از آنجمله : زندگی یک آدم بی خیال ، درچاهی خنک، صاحب جنگل زیبا کیست؟، خدا به چه کسی لطف دارد؟، خبر و زمان حال، جادوگری درپائیز، من هم در آرکاد بودم، قصر دورانده، معشوق ربایی، سوارکارخوشبخت، ترانه های عصر، و در سوگ مرگ فرزند، هستند. کلید ورود به آثار او، وابستگی به محیط زندگی دوران کودکی اش، کوهها، جنگلها و طبیعت ولایت هستند. نوول ( زندگی یک آدم بی خیال ) را مهمترین اثر دوره رمانتیک آلمان میدانند.

  آیشندرف ازنظرادبی تحت تعثیر : اسکات، شکسپیر، گوته، و آرنیم بود. اودرجوانی به ترجمه آثار سروانتس و کالدرون پرداخت. وی با رمانتیک های زمان خود ازجمله خانواده شلگل رابطه نزدیک داشت. اشعارش بدلیل دارابودن ریتم و ملودی خاص شان، ازطرف موسیقی دانانی مانند: شوبرت، شومن، برام، و بارتولدی، بصورت ترانه درآمده اند. اوباعث وحدت موسیقی و شعر در دوره رمانتیک نیزشد. زبان واضح، جهان تصاویرساده و آهنگین بودن، موجب توجه موسیقی دانان آنزمان شد. فونتان اوراشاعری باخصوصیات ملی، و توماس مان آثار اورانشانه ماهیت موسیقی آلمانی دانست.

  منتقدین چپ اورا تنها رمانتیک مردمی آلمان میدانند چون بعضی از نوول های اودررابطه با اعمال غیرانسانی کاپیتالیسم جوان و سودجویی انسان سرمایه داری نوشته شده اند. اودرآثارش اشاره به ضرورت اصلاحات درساختارهای اجتماعی نیز می نماید. آیشندرف، هومانیستی است که وحدتی آهنگین از انسان، طبیعت و ادبیات را مطرح می نماید، و در حالیکه روی فردگرایی و ذهن گرایی تاکید میکند، ولی از عقل گریزی وحشت دارد. اشاره دیگر اودرآثارش، طرح : سطحی گری، ریا، حماقت و لذت جویی طبقات حاکم است. آیشندرف می خواست باکمک علم و هنر به تربیت تاریخی و استتیک مردم بپردازد. درآثاراو خواننده شاهد وحدت عشق باادبیات نیز میشود. یکی ازاهداف رمانتیک ها، کوشش برای شاعرانه نمودن زندگی بود. اوباکمک ادبیات به طرح مسائل تاریخی نیز پرداخت. هماهنگی میان ادبیات واخلاق دینی نیزدرآثار او مشاهده میگردد. رمانتیک ها، لرزه سنج تکانهای اجتماعی آینده جامعه خود نیز بودند. وی میگفت که ادبیات در یک جهانبینی مشتاقانه و دردهای انسانی قراردارد. تراژدی زندگی آیشندرف ولی درآنجا بود که بعنوان یک رمانتیک آزادیخواه می بایست دهها سال کارمند دولت اتوریته پروس میشد، چون او مجبور بود که از امور اداری به ادبیات و از ناگواریهای روزمره گی به طبیعت آهنگین فرار نماید.

  درمورد وی گفته میشود که دونوع شاعروجودداشت؛ یک دسته برای مشهوریت و دسته دیگر برای اخلاق و فروتنی میسرودند. امروزه اشاره میشود که دو گروه نویسنده مطرح بودند؛ رمانتیک ها و خرده بورژواهای متظاهر. ادعا میشود که درآثار او خواننده شاهد تمام عناصر سبک رمانتیک آنزمان میگردد. یکی ازانگیزههای موردعلاقه زمانتیکها، سفر و ماجراجویی جوانان بی خیال و ساده لوح به نقاط دوردست وناشناخته بود؛ انسانهایی که درجستجوی سعادت و زیبایی، دست به سفر میزدند و نه بخاطر سود وثروت. اشعار اخلاقی آیشندرف نشانه جهانبینی انسانی اوهستند. اوبه شکایت از صدای خشن وبلند و دود کارخانه هایی می پردازد که زمزمه جنگل و جویبار و آواز پرندگان را ناشنوا مینمایند. در میان اشعار ظاهرا ساده و روشن او، موضوعات پیچیده، استعارهها و سنبل ها مخفی شده اند تا طبیعت وجهان را برای خواننده توضیح دهند. آیشندرف درپایان عمر از موضع کاتولیکی به موضوعات تاریخی و نقد ادبی پرداخت و کوششهای انقلابی را خونبار دانست، گرچه اوبین سالهای 1813-1815 درجنگهای آزادیبخش آلمان پروسی علیه اتریش و ناپلئون شرکت نموده بود.

  اگرچه آیشندرف ازخانواده ای مرفه و اشرافی برخاسته بود، ولی فقر زمان جنگهای ناپلئونی دامن خانواده اورانیز فراگرفت. وی درمبارزات فرهنگی و روشنفکری آنزمان،درپایان عمر ازموضع کاتولیکها حمایت نمود و نماینده نظرات محافظه کارانه گردید. پاره ای ازآثاراو امروزه اهمیت تاریخی و سیاسی یافته اند. آیشندرف نماینده کارمندان اداری است که خود رادرفراغت باکارهای ادبی و روشنفکری مشغول مینودند. در نوول ( آدم بی خیال ) او، پسر یک آسیابان براثر فشارهای پدر ، همراه ویلون اش، شهر و دیارخودرا ترک میکند تابه جنوب اروپا برود. او در بین راه با زن جوان کالسکه سواری آشنا میشود که دریکی از قصرهای حاکمان محلی،خدمتکار است. بعداز حوادث زیاد، دوری و نزدیکی، وفا و جفا، سرانجام با وی دوباره دیدار کرده و ازدواج مینماید و در آن قصر ،باغبان دربار حاکم محل میگردد.

 

مطالب در ارتباط:

ــ سارتر ؛ فلسفه از طریق ادبیات

ــ ۳۰ سال انتظار برای چاپ کتابی از فریدون آدمیت ( الیاس احمدی )

ــ خاطرات عاشقانه‌ی یک گدا

ــ داستایوسکی ، و زوال شخصیت انسان دراسارت

ــ سقوط فرهنگ، نشانه زوال حكومت بود ؟

 

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد