_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran-ghalam@hotmail.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

شاعر ، واسطه ای میان فرهنگ شرق و ادبیات غرب

تاگور و انیشتن

30.06.2008

بهار نیکفر

 

                         Rabindranath  Tagore  1861 – 1941

هیچکدام تان  رابیندارت- تاگور  نشد .

شاعر ، واسطه ای میان فرهنگ شرق و ادبیات غرب.

 

 رابیندارت تاگور(1861-1941) ، شاعروفیلسوف هندی،برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1913 وخالق شعر،رمان،درام،مقاله،داستان کوتاه،نوول، و جملات قصار،واسطه ای بودمیان فرهنگ شرق وغرب. اوگرچه ازخانواده ای زمینداروثروتمند؛ولی بافرهنگ بنگالی،برخاسته بود،درآثارش به مبارزه با فئودالیسم و کلنیالیسم و سیستم کاستی هندپرداخت. او یکی ازکلاسیکهای ادبیات بنگالی ویکی از نویسندگان ادبیات جهانی است که به مخافت باامپریالیسم انگلیس پرداخت.

ازطریق اوبرای نخستین بار جایزه نوبل به یک غیراروپایی اعطاگردید. چون آنزمان دریافت جایزه نوبل اقدامی به شناخت فرهنگ آسیایی نیزبود، اواز این طیق نماینده فرهنگ آسیایی شد. کمیته نوبل دلیل اعطای آن جایزه به وی را : " به سبب زیبایی وبشاشیت ادبی درشعرش که درلباس ترجمه،بخشی ازادبیات غرب شد " اعلان نمود. اواز این راه موفق به زدن پلی میان ادبیات مردمی اروپایی وفرهنگ سنتی هندگردید. اروپا باکمک آثاراو باادبیات هند آشناشد.

تاگور درآثار فلسفی-سیاسی اش غیرازاستقلال هند،خواهان ترقی اجتماعی بود.شعراوروی سنت قدیمی وخلقی ادبیات هند بناگردیده است. اودرتمام ژانرهای ادبی خالق آثاری فراموش نشدنی بود. ازجمله صفات آثارش: ساده گی زبان، شرح دقیق ورئالیستی زندگی انسانهای معمولی وساده است. اودرشعرش ازواژهها و استعارههای محدودی استفاده میکرد. آثارش منعکس کننده هومانیستی عمیق،میهن پرستی، جهانوطنی، و ایمان نامتناهی به ترقی بشریت است. اودرآغاز،آثارش را به زبان بنگالی می نوشت وبعد خود،آنهارا به زبان انگلیسی ترجمه می نمود. تصویرجهانی که اودرشعرش میدهد،درمیان بنگالها تبدیل به یک دین شده بود. چون او در دوران کودکی درمیان کاخ وقصرهای مرفه رشد نموده بود، بعدها درآثارش غیراز عشق به آزادی و راز و رمزها،یک نوستالژی رمانتیک نسبت به دوردستها و کشورهای خارج دیده میشود. اودرآغاز تحت تعثیر رمانتیک نو اروپایی- و درپایان تحت تعثیر مکتب ادبی اکسپرسیونیسم بود.

آندره ژید درسال 1914 معروفترین کتاب شعراورا یعنی "قربانی ترانه " را به زبان فرانسوی ترجمه نمود. بیت درباره ترجمه انگلیسی این کتاب گفته بود : " من آنرا روزها همراه خود درایستگاه راه آهن و در اتوبوسهای دوطبقه و در رستورانها همراه خود داشتم،چون آن به شرح جهانی می پردازد که من مدتها درجستجوی اش بودم ". شعراو تحت تعثیر فلسفه و الاهیات برهمایی دارای خصوصیات عرفانی، و رمانتیک است. اوباکمک دیالوگ هایی میان خدا و انسان،خدارا گاهی معشوق وگاهی آقا وارباب خطاب میکند. تاگور درزمینه نقاشی، موسیقی و فیلم نیز آثارمهمی ازخود بجاگذاشته است. بعدها او افسوس روزهایی را می خورد که بطور ناشناخته میتوانست بمیان مردم برود وهنوز الاهه الهام خلاقیت شاعرانه اوراترک نکرده بود.

تاگور گرچه در 17 سالگی برای تحصیل به انگلیس رفته بود،غیرازمبارزه علیه استثمار،جنگ و فاشیسم،بعدها به شرکت درجنبش استقلال طلبانه هند علیه استعمارانگلیس پرداخت.اودرآثارش خواهان آشتی باسنت فرهنگی هند گردید. تاگور درتمام مسائل سیاسی واجتماعی زمان خود شرکت کرد و چون گاندی باحرف وعمل خواهان مبارزه ضداستعماری وپیشرفت اجتماعی درهندبود. وی گرچه ازخانواده ای مرفه بود،مدافع انسانهای استثمارشده،مخصوصا دهقانان گردید. وی خواهان بلندنظری وآزادی سیاسی و مذهبی میان مردم نیزبود. تاگور بعدازجنگ جهانی اول با سخنرانی هایی که پیرامون صلح در کشورهای مختلف نمود،خواهان دوستی خلقها باهمدیگر شد و با احساس احتمال جنگ جهانی دوم به موضع گیری ضدفاشیستی وضدآلمانی پرداخت. اودر ولایتش پایه گذار مدرسه ودانشگاهی شد که خواهان عملی شدن ایده آلهای شرق وغرب درآن گردید. زمانیکه تاگور شنید که گاندی درسال 1920 خواهان مبارزه بااستعمار اروپائیان شده،گفت: " چه طنز سرنوشت گونه ای که من دراین سوی اقیانوسها، در آمریکا،خواهان برادری فرهنگهای شرق وغرب میان خلقها میشوم وگاندی در وطن خواستارمبارزه با خارجیان گردیده است". درسال 1921 گاندی شخصا به دیداراو رفت.

تاگورازدوران کودکی سفرهای گوناگونی به اروپا وآمریکا نمود،گرچه درانگلیس تحصیل رشته حقوق را ناتمام گذاشته بود. بعدازسفربه شوروی درسال 1930 گویا عملی شدن پاره ای از ایده آلهای خودرا درآنجا میدید. وی درلندن بامشاهیر ادبی آنزمان انگلیس مانند شاو،بیت، پاوند، و راسل آشنا شد. 157 ترانه مشهور اوحین سفری 16ماهه درسال 1912 به انگلیس وآمریکا نوشته شدند. تاگور از خانواده ای بنگالی-برهمایی و پدرش یکی از اصلاحگرایان دین هندویی بود. اوحین اداره زمینها وبنگاههای ملکی پدری بافقرونیازمندی مردم معمولی آشناشد. مدرسه ای که او درسال 1901 بنیاد نهاده بود،بعدها یکی از دانشگاههای معتبرهندگردید.

گرچه در دههای 10 و 20 قرن گذشته درغرب یک تاگور گرایی بوجودآمده بود،بعدازجنگ جهانی دوم ،او قدری فراموش شد. ازجمله موضوعات شعراو: غیرازطبیعت و عشق،یک نوستالژی نسبت به خدا دیده میشود. خالق نزد او وحدتی سنبلیک از فلسفه وعرفان بود. اودررابطه باعشق بخدا حتا خالق اشعاری شبه اروتیک است و عشق به طبیعت او به سبب عشق به خدا است. دراغلب دیالوگهای شاعرانه او باخدا،غیرازعرفانی رمانتیک،افسرده گی و غم احساس میگردد. در وطنش اورا دهها سال همچون انسانی مقدس بحساب می آوردند. وی ازاینکه انسان کامل و متعالی نیست،به شکایت و زاری می پردازد. دلیل جذابیت شعرش غیراز رابطه با ایده آلیسم فلسفی،به سبب بازی زبانی میان فضایی اروتیک و ایده آلیسم فلسفی میباشد. درسال 1950 شعر " توحاکم روح تمام انسانها هستی" سرود ملی هند گردید.

ازتاگور میان سالهای 1921-1914 حدود 20 کتاب درزمینه های شعر،نمایشنامه،داستان،رمان،مقاله و اتوبیوگرافی منتشرشده است. مجموعه آثار ادبی-فلسفی او به 28 جلد میرسند. آثار وی به اغلب زبانهای زنده جهان ترجمه شده اند، از آنجمله : رمان گورا، نامه هایی از روسیه،خانه ایستاده گی، غروب آفتاب قرن، بحران تمدن و صنعتی شدن، زمانیکه روح ام آزادشد،باغبان، هدیه ای عاشقانه، بخواب روح، شب ارضا، سنگهای گرسنه، پرنده سرگردان،اتحادبشریت،و قربانی شعر، هستند. در کتاب "بحران تمدن و صنعتی شدن" او به محکومیت امپریالیسم می پردازد. در رمان "گورا" او مبارزه ضداستعماری هندرا توصیف می کند. در کتاب " زمانیکه روح ام آزادشد" وی به شکایت علیه فاشیسم درجنگ داخلی اسپانیا می پردازد. غیراز اینها، از او حدود 2000 تابلو نقاشی و 2000 آهنگ از ترانه هایش نیزبجا مانده است.

وبلاگ نویسنده

www.siyasatmadaran.blogfa.com

falsaf@web.de 

 

مطالب در ارتباط:

ــ روی قله ها بندبازی کردند بعضی شاعران ( بهار نیکفر )

ــ از فرهنگ عشايرى تا ادبيات سوسياليستى ( عاطفه سلطانی )

ــ تاریخ فلسفه غرب ، از پرواز تا فرودی اضطراری ( بهارنیکفر )

ــ انقلاب ادبی  یا  ادبیات انقلابی ؟ ( علی شاه سلطانه )

ــ دیدار با "دیگری"؛ بررسی آخرین کتاب ریشارد کاپوشچینسکی ( خسرو ناقد )

ــ مشاهیرادبی فراموش شده و جایزه نوبل ( علی شاه سلطانه )

ــ فردریش دورنمات و مترجمان‌اش ( بهزاد کشمیری پور )

ــ از ادبیات دل نمی کنم ، گفتگو با محمود دولت آبادی ( الهه خسروی یگانه )

ــ شاعر معترض و 80000 صفحه گزارش امنیتی ( علیشاه سلطانه )

ــ شاهنامه در روز فردوسی ( الیاس احمدی )

ــ كانت فيلسوف روشنگري ( شهلا فرید )

ــ لافونتن؛ اصلاح طلب فدایی ( الهام رفیع زاده )

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد