_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
دو مطلب از خانم نسرین بصیری هیولای من ! گفتار نیک، پندار نیک کردار نیک فراموش شده؟
05.08.2008 نسرین بصیری ـ وبلاگ سیب http://www.iranologie.org/2008/08/blog-post.html مات مانده ام که این حرف ها چه معنایی دارد؟ ترجیح می دهم سکوت کنم ! بد است رویا های آدم فرو بریزد. اصلا عصبانی نیستم و هیچ ناراحتی از هیچکس ندارم. فقط مات مانده ام ، دنبال آن چیزی می گردم شاید آن عینکی که وقتی به چشم می زنی یکهو دنیا رنگ دیگری پیدا می کند. عینکی که سبزه زار پاک را اینهمه چرک و بویناک جلوه می دهد، و تو دیگر نمی دانی این چرکی درد، و آشفتگی برگ های زرد واقعا در آنسوی پنجره هستند، یا عینکی که تو به چشم زده ای دنیا را در یک آن بیمار و تاریک و کن فیکون کرده است ؟ عینک را بر می داری و باز به بیرون نگاه می کنی، علف های هرز و آشغال دنیا را برداشته . چمن سبز و زیبا زیر کاغذ پاره ها مدفون شده و دارد نفس های آخر را می کشد. عینکت را می زنی و خوب نگاه می کنی نمی توانی تشخثص بدهی کاغذ پاره ها و ته مانده های بشقاب و زبالۀ ها که در آنسوی پنجره به دست گرد باد گرفتار شده و مثل هیولایی بی شاخ و دم پیش رویت می رقصد واقعا آنجاست یا کسی قصد جانت را کرده و این عینک لعنتی را آورده و به چشمانت زده تا همه چیز را وارونه و دگرگون ببینی . می روی کنار پنجره تا درست ببینی چه خبر است؟ گرد باد تو را هم با خود می برد ، یاد هایت را غارت می کند . قاطی آشغال ها در هوا تاب می خوری . می خواهی دستت را به جایی بند کنی . به چیزی خنک ، به پاکیزگی آبشار بیاویزی. به آبشاری که می تواند همۀ آشغال های دنیا را یکسر بشوید و یکجا با خودش به پستی خاک و گودال های بویناک ببرد. تا شاید در چرخۀ طبیعت به عمق بروند و شسته شوند و روزی مثل چشمۀ جوشان از خاک سر بلند کنند اما تا وقتی کنار پنجره ایستاده ای باید حواست باشد تا باد تو را با خود نبرد. باید احتیاط کنی به تیزی قوطی حلبی هایی که در هوا می چرخند نخوری ، به خاشاک بی ریشه نیاویزی و در آغوش هیولای نفرت در گردباد نرقصی
هر چه هم که احتیاط کنی و با آبشار همبستر
شوی باز ناگزیر در خیال از خود می پرسی چرا ؟ چرا
سبزه زار من که تا دیروز پر نشاط
و با طراوت بود طعمۀ خوک وحشی و موش کور شده است .
کدام جادوگری ورد خوانده و کدام
دست، چرکی بویناکی مرگ را یکباره به این مزرعۀ پاک
پاشیده است؟
دنبال لحظه
ای یا نقطۀ عطفی هستم که لجنزاری بویناک خشک می شود،
و بجای پلشتی و پشۀ مالاریا،
مرغان آوازه خوان در آن خانه می کنند و گلهای سرخ به
خاک آن چنگ می زنند
. این تصویر مرا رها نکرد. تصویر هیولاهایی مرا رها نکردند که می خواستند صورت مسئله را پاک کنند و نقطۀ عطف و چرخش را با صاحبش یکجا از روی کرۀ زمین "پاک کنند" دوستان واقعی و دشمنان دوست نما همصدا شدند که ول کن این هیولا را ، تو را با پوست و گوشت می بلعد و استخوان هایت را دور می ریزد تا طعمۀ کرکس و کفتار شوی. در سبزه زاری با صفا زندگی می کردم . در آرامش و صلح و صفا . هشدار دوستانم بیهوده نبود . هیولا ها یکی پس از دیگری به زندگیم وارد شدند. گاهی از پشت در تنوره می کشیدند و گاهی وقتی کسی خانه نبود به داخل سر می کشیدند و خرده شیشه کف اتاق ها می پاشیدند ؛ به عنوان هشدار که یعنی "مراقب رفتارت باش!" یا خاکستر سیگاری بر جای می گذاشتند که : " بدان و آگاه باش، ما اینجا بودیم" ! آنکه قرار بود هیولایی باشد بلای جان، مرغی از کار در آمد پر شور و آوازه خوان و گاهی پرخاشگر و سرکش، اما رام . مهربان ترین و نرم ترین و ظریف ترین موجود جهان است . دندان ندارد و گوشتخوار نیست و از دانه هایی که در طبیعت یافت می شود روزگار می گذراند. اما هشدار دوستان و دشمنان دوست نما زیاد هم غلط از کار در نیامداز وقتی با این "هیولا" در شهر گردش می کنم مرغان خوش خوان و قناریان باغ جادو شده اند. حالا شهر پرشده از عقاب و باز شکاری و کرکس که برای "هیولا" ی من چنگ و دندان تیز میکنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفتار نیک، پندار نیک کردار نیک فراموش شده؟
http://www.iranologie.org/2008/07/blog-post_31.html
متوجه
شدم که برخی از سایت ها به نوشتۀ من در مورد چگونگی
یارگیری سازمان مجاهدین خلق
لینک داده اند . من مشگلی ندارم هر که می خواهد با
امانت داری نوشته های مرا منعکس
کند . اصلا وبلاگ می نویسم تا حرفم به گوش بقیه برسد
بنا بر این لینک دادن و باز
منتشر کردن هیچ اشگالی ندارد . مشگل آنجا آغاز می
شود که برخی سایت ها از قول
خودشان نظراتی نوشته اند و داوری های خودشان را پیش
از نوشتۀ من آورده اند. طوری که
خواننده به اشتباه فکر می کند نظرات طرح شده از آن
من است.
مطالبی دیگر در ارتباط با نسرین بصیری: ــ " ما فقط همینجوری گرفته بودیم آنجا نشسته بودیم"
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |