_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
گوشه ای از منابع مالی مجاهدین در عراق - ضمیمه ای بر اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین- 2
09.09.2008 جواد فیروزمند ـ سایت آریا ایران لینک به ضمیمه شماره 1 : http://www.ariairan.com/fa/?mod=view&id=8076 لینک به فصل های 1-3 نقدی بر " اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" : http://www.ariairan.com/fa/?mod=view&id=7418
ژنرال طاهر الجلیل الحبوش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت صدام کسی که ترور صیاد شیرازی را در دستور کار مسعود رجوی قرار داد
ضمیمه ای بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی"(2) در ادامه انتشار فصل های 1-3 ، نقدی بر " اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین وارتش آزادی" معتبر ترین و ذیقیمت ترین سند باقیمانده از روابط پنهانی مجاهدین و صدام حسین ، فیلم های مخفی مذاکرات مسعود رجوی و روسای سازمان اطلاعات و امنیت عراق است. از آنجا که تا کنون منابع مالی،تسلیحاتی و تجهیزاتی مجاهدین پنهان مانده بود.اینطور بنظر می رسید که مجاهدین بهای ماندگاری خود در عراق را از جیب خویش پرداخته اند! اما اسناد با قیمانده از حکومت صدام حسین خط بطلانی بر ادعاها و تصاویری است که تا کنون مجاهدین نشان داده و یا منتشر کرده اند. در نقد و بررسی "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین" ، نوارهای ویدئویی بجا مانده از حکومت صدام حسین و کتاب وخاطرات افراد منتقد و جدا شده برای روشن شدن حقایق، مورد استفاده قرار گرفته است که در این قسمت بعنوان "گوشه ای از منابع مالی مجاهدین در عراق" منتشر می گردد. گوشه ای از منابع مالی مجاهدین در عراق ،به استناد ویدئوی مذاکرات مسعود رجوی و ژنرال طاهر الحبوش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت صدام حسین بخشی از مذاکرات مسعود رجوی و ژنرال طاهر الحبوش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق(1999-2001) حبوش:تخصيص بودجه جهت تعميرات خودروهاي زرهي»؛ ما با يكسري مشكلات در تعمير خودروهاي زرهي مواجه بودهايم. آقاي ابواحمد! مگر ما با ارتش قرارداد تعميراتي نداريم؟ پس چرا اين مشكل بهوجود آمده است؟ ابواحمد: قربان! اين مشكل به دليل تأخير بودجه و يكسري تأخير در پرداخت هزينه بهوجود آمد. اقدامات ما كامل است و نقص ندارد؛ بقية مسائل با ارتش است. ما به ارتش پيشنهاد داديم كه يك بودجه و حساب جاري در اختيارشان قرار دهيم تا تعميرات ما تداوم پيدا كند و متوقف نشود. حبّوش: بودجة لازم اختصاص يافت و آن را به حساب ارتش واريز كرديم. پس چرا... ابواحمد: ارتش در تعميرات و تجهيزات ناقص خود، سرش خيلي شلوع بود، قربان!... رجوي: خواهش ميكنم اگر برايتان امكان دارد اين بند را كاملاً بخوانيد. حبّوش: در ماه مه سال 2000 آقاي رئيسجمهور تصويب كرد كه بودجة سازمان [مجاهدين خلق] يك ميليارد و هفتصد و پنجاه و دو ميليون دينار است كه براي ساختن نهادهاي زيرساختاري سازمان اختصاص مييابد. اين يك بحث حسابداري است و من اطلاع ندارم به چه نحوي است. پس ميخواهيد معوّقة سال 2000 و بودجة اختصاصي براي تعميرات خودروهاي زرهي را به بودجة سال 2001 انتقال بدهيم. اين يك اصل حسابداري است؛ مديركل حسابداري را دعوت كنيد و يا با او تماس تلفني بگيريد تا من با او صحبت كنم. حبّوش به فردي كه ميخواهد با مديركل حسابداري تماس بگيرد، ميگويد: «چرا خوابآلود و بيرمق هستيد؟ اگر خوابت ميآيد برو بخواب، اينجا در اين جلسة مجاهدينخلق آدم خوابآلود نميخواهيم.» از مديركل حسابداري سؤال كنيد كه اگر پولي در حساب داريم، تماس بگيرد. بگوييد اگر پول داشته باشيم، آيا ميتوان آن را به بودجة جديد سال 2001 انتقال داد يا خير؟ با مدير كل حسابداري تماس ميگيرند و از او سؤال ميكنند كه بودجة اختصاصي معوّقه براي تعمير خودروهاي زرهي مجاهدين خلق، به بودجة سال 2001 انتقال مييابد يا از دست ميرود؟ مديركل حسابداري جواب ميدهد كه از بين ميرود! حبّوش ميگويد: «به عدنان مديركل حسابداري بگو بيايد اينجا.» ما به او خواهيم گفت ليستي از پرداختهاي گذشته را تهيه كند تا ببينيم كجا معوّقه بوده است، چرا پرداخت نشده و بقية پول نزد او باقي مانده است؛ و چرا خودروهاي زرهي را تعمير نكردند؛ و چهقدر از آن خرج هزينه شده و چهقدر باقي مانده است. به او بگوييد حتماً با ليست بيايد تا مورد محاسبه قرار گيرد. حبّوش (خطاب به ابواحمد): اين مسئلة بودجه را بايد قبلاً حل ميكرديد، نه اينكه در اين جلسه مطرح شود. برويم سراغ بند ديگر. رجوي: پس جنابعالي بر اجراي اين بند موافقيد؟ حبّوش: بگذاريد مديركل حسابداري حاضر شود تا بررسي كنيم. يكسري مسائلي هست كه همانطوري كه شما از آن رنج ميبريد، من هم رنج ميبرم. قانون دستوپاي ما را بسته است. مدير حسابداري كه آمد، من طبق قانون با او صحبت خواهم كرد تا اين اشتباه و اشكال در سال 2001 تكرار نشود. (رو به همراهان) مدير كل حسابداري آمد؟ رأفت: بله قربان! آمد. بگذاريد قبل از اينكه پاسخهاي برادر مسعود را بشنويم. مديركل حسابداري داخل بيايد. فرد موصوف (موسوم به «رأفت») وارد ميشود؛ رجوي از جا بلند ميشود، به سراغ او ميرود و ضمن روبوسي با او ميگويد: «تمام زحمات ما بر گردن شماست». سپس ابريشمچي جاي خود را به مدير كل حسابداري (عدنان) ميدهد. حبّوش: از بودجة سازمان مجاهدين برايم بگو؛ چه مبلغي براي آنها اختصاص داده شده است؟ عدنان: قربان! مبلغ يك ميليارد و هفتصد و پنجاه و دو ميليون دينار بودجة ماهانه به اضافة بودجههاي ديگر... حبّوش: چقدر از اين بودجه هزينه شده است؟ عدنان: فقط سيصد و پنجاه ميليون (000/000/350) دينار برايشان باقي مانده است. حبّوش: اينها يك كمبود بودجه در تأمين هزينة تعمير خودروهاي زرهي دارند؛ آن هم به دليل اينكه ارتش به تعهّدات خود عمل نكرده است. اين سيصدو پنجاه ميليون دينار باقي مانده به خزانة دولت بازگردانده خواهد شد؟ عدنان: اين مبلغ را به عنوان ذخيره در حساب بانكي نگهداشتهايم تا چنانچه تا تاريخ 31 دسامبر 2000 / 10 دي 1379 چكهايي آمد، آن را از حساب بكشيم. حبّوش: بابت تعمير خودروهاي زرهي آنان چهقدر به حساب ارتش واريز كردهايم؟ عدنان: فقط براي تعميرات، يك ميليارد و بيست و هشت ميليون (000/000/028/1) دينار واريز كرديم. حبّوش: همه تعميرات را انجام دادند؟ عدنان: خير قربان! مورد به مورد تعمير ميكردند و ما پول را واريز ميكرديم. البته يكسري تعميراتي را انجام دادهاند كه منتظريم تا فاكتورهاي آن را برايمان ارسال نمايند تا هزينة آن را پرداخت كنيم. يك هفته پيش يكسري فاكتور هزينة تعميرات به مبلغ چهارصد ميليون (000/000/400) دينار برايمان آمد كه ما آن را به بودجة سال 2001 ميلادي اضافه ميكنيم. حبّوش: وقتي كه فاكتورهاي هزينة تعميرات برايتان ميآيد، آيا از جايي تأييد ميشود كه اين خودروها واقعاً تعمير شده يا خير؟ عدنان: بله قربان! تشكيلاتي وجود دارد كه اين را تأييد ميكنند. حبّوش: آيا آمار دادهايم كه ارتش چهقدر تعميرات انجام داده است؟ رأفت: بله قربان! آمار داريم ولي بنا به دستور آقاي رئيسجمهور به ارتش، چهار مرحلة بسيج تعميرات خودروها و تجهيزات ارتش انجام شد و به دليل اين ترافيك بود كه تعميرات اينها به تعويق افتاد. حبّوش: حرف من اين است كه آيا ما پول را واريز كردهايم ولي تعمير صورت نگرفته است؟ عدنان: بله قربان! ما پيشاپيش پول را واريز كردهايم و فاكتورهاي آن پس از تعمير برايمان ارسال ميشود؛ چون ترسيديم بودجه تمام شود. حبّوش: من پيشنهاد دارم كه يك مقدار پول براي ارتش واريز كنيم. عدنان: اگر بخواهيد 300 ميليون يا 250 ميليون دينار به عنوان احتياط ذخيره باقي بماند. حبّوش: شما 250 ميليون دينار واريز كنيد و بعد از 31 دسامبر 2000 فاكتورهاي آن را بياوريد. ما با اين صورت به خزانة دولت يا ارتش كلك ميزنيم. البته اين كار قانوني است! رجوي (با خنده): واقعاً قانوني است؟! حبّوش: و اين، اضافه بر يك ميليارد و بيست و هشت ميليون (000/000/028/1) دينار است كه براي تعميرات شما اختصاص داده ميشود. رجوي: اجازه ميدهيد يك جمله بگويم؛ هفتصد و پنجاه و دو ميليون (000/000/752) دينار كه پرداخت شده است، معوّقة سالهاي گذشته بوده است؛ سيصد و پنجاه زرهي ما در سالهاي قبل تعمير شده است. وقتي كه از ارتش سؤال ميكنيم، ميگويند: سرويس اطلاعاتي به ما پول نداده است... حبّوش (خطاب به ابواحمد): آيا آنها تانك دارند؟ ابواحمد: بله قربان! تانك چيفتن و تي 53...
رجوي:
در ماه مه آقاي رئيس سرويس گفتند كه يك ميليارد و هفتصد و پنجاه و
دو ميليون عدنان: اختصاص داده شده است. رجوي: هفتصد و سي و دو ميليون (000/000/732) دينار معوّقة سالهاي گذشته 1999 به قبل است؛ پس يك ميليارد و بيست ميليون (000/000/020/1) باقي ميماند. من الآن از آقاي رئيس سرويس اين را خواستهام؛ شما هم به من جواب بدهيد. (مسعود رجوي متن عربي سند درخواست را ميخواند): نرجو تطبيق السّياق الذي اتّبع الصّرف المخصّصات الخاصّ بالبني التحيّ نفسه بشأن صرف المخصّصات المصدسق عليها لعمليات التّصليح ايضاج؛ و ذلك يعني حال المخصّصات المتبقيّ من عام 2000 و المخصّصات المصدسق عليها لعام 2001 الي حساب المنظّمه حتّي بحري ما يلي: اوّلاً انجاز التّصليحات المدرّع1 منجّز1 خلال عام 2000 خلال شهري كانون الثّاني [ژانويه] و شباط [فوريه] عام 2001 تصليح. ثانياً تحديد حصّ المدرّعات في كلّ معسكرات «الخاص»، «الكوت» و «ابوغريب»؛ و الّتي يبلغ مجملها 20 مدرّع شهرياً اضاف الي تصليح 5 مدرّعات في كلّ المعسكرات الاثخري؛ و ذلك حسب السّياق الّذي كان سارياً خلال السّنوات السّابق. خواهشمند است همانگونه كه براي تأسيسات زيربنايي سازمان بودجهاي اختصاص يافته بود، از بودجة كلي تصويب شده، بودجهاي جهت تعميرات موردنياز سازمان نيز اختصاص يابد؛ و اين بدان معناست كه پول باقي مانده از بودجة سال 2000 به علاوة كل بودجة سال 2001 به حساب سازمان واريز گردد تا اقدامات ذيل انجام شود: اوّل انجام تعميرات زرهي كه قرار بود در سال 2000 ميلادي انجام شود، در ماههاي ژانويه و فورية سال 2001 صورت گيرد. دوّم اختصاص دادن سهمية تعميرات زرهي براي پادگانهاي «خالص»، «كوت» و «ابوغريب»، ماهانه 20 دستگاه زرهي و براي ساير پادگانها تعمير 5 دستگاه زرهي در ماه، آن هم طبق روالي كه در سالهاي گذشته عمل ميشد باشد. رجوي (به زبان عربي از عدنان مديركل حسابداري سؤال ميكند): از جنابعالي سؤال ميكنم: آيا ميشود در رابطه با تحويل گرفتن بودجة اختصاصي تعميرات زرهي به همان نحوي عمل كنيد كه در تحويل دادن بودجة تأسيسات زيربنايي عمل كرديد؟ عدنان: منظورتان اين است كه كل بودجه را درجا تحويل بگيريد؟ رجوي: بله... حبّوش: به شما ميگويم كه يكسري پول معوّقه از سال 1999 داريد. بودجة سال 2000 تنها توانست بدهي قبلي ما را پر كند. آنچه باقي مانده، براي تعميرات زرهي كافي نيست! عدنان: قربان! الآن ليست هزينة چهارصد ميليون (000/000/400) ديناري بهدستمان رسيد. رأفت: هنوز ارتش خيلي به ما بدهكار است. خيلي از پولهاي تعمير را پيشاپيش دادهايم ولي هنوز تعميرات لازم را انجام نداده است. داوري (به زبان عربي): همانگونه كه مطّلع هستيد، امسال بسيج تعميراتي نبوده است؛ فقط تعميرات جاري بود كه بر اساس همان سهمية ماهانه است. 5/4 ميليون دينار براي تعميرات پادگان «اشرف» اختصاص يافته بود و چهار پادگان ديگر هر كدام يك ميليون دينار در ماه بودجة تعميراتي دارند؛ يعني جمعاً 5/8 ميليون دينار براي كل پادگانها در ماه؛ كه اگر ضربدر 12 ماه بكنيم، كمتر از 100 ميليون دينار ميشود. حبّوش: من خلاصة كلام شما چند نفر سمير، عدنان و عليرضا (داوري) را متوجه شدم. همين الآن وزير دفاع را برايم بگيريد. اين مطلبي است كه آقاي رئيسجمهور از من سؤال ميكند و من بايد پاسخ دقيق داشته باشم. شما سه نفر نزد آقاي وزير دفاع برويد و موارد خودتان را هم دقيقاً از قبل آماده كنيد. او [وزير دفاع] نيز متخصصين ذيربط خود را آماده ميكند و [شما با آنها] دربارة ليستهاي تعميرات بحث و بررسي كنيد؛ تا باقي ماندة هزينهها مشخص شود و حساب براي بودجة سال 2001 دستمان باشد. عدنان: قربان! براي سال 2001 يك بودجة يك ميلياد و هفتصد و پنجاه و دو ميليون (000/000/752/1) ديناري اختصاص داديم؛ به علاوه، 400 ميليون دينار هم كه ليستهاي آن به دستمان رسيده بر بودجة سال 2001 اضافه كرديم. تلفن زنگ ميزند؛ ظاهراً وزير دفاع پشت خط است. حبّوش بلند ميشود و همه به تبع او بلند ميشوند. حبّوش: سلام قربان! خسته نباشيد. بابت رژه به شما تبريك عرض ميكنم. در حقيقت من مشغول رسيدگي به موضوع مجاهدين هستم؛ بخصوص بحث تعميرات. چيزي كه از جنابعالي ميخواهم، اين است كه اشكالاتي در مسئلة تعميرات و محاسبات مالي مربوط به آن وجود دارد كه با كميتة سه نفرهاي كه من تعيين كردهام و افراد ذيربط در وزارت دفاع جلسهاي تشكيل دهيد و اين مسئله را حل و فصل كنيد. موضوع، تعميرات و مقدار تعميرات است؛ آخر در پايان امسال تعميرات در سطوح مطلوب نبوده است. وقتي كه بنده وارد جزئيات ميشوم، مشاهده ميكنم كه يكسري اشكالات در مسئلة پرداخت هزينه و انجام تعميرات وجود دارد. برخي از پولها قبل از انجام تعميرات به حساب شما واريز شده است و با همة اينها نتايج تعميرات در سطح مطلوب نبوده است. اعتراض روي كيفيت تعميرات نيست بلكه روي تعداد دستگاههايي است كه بايد تعمير ميشد. در اين مسئله بهترين فرد شخص شما هستيد كه مسئله را يكسره كنيد. چه وقتي را براي فردا مناسب تشخيص ميدهيد تا دوستان نزد شما بيايند؟... خيلي خوب است. من از شما تشكر ميكنم. فردا سه نفر ميآيند؛ رفيق سمير، عدنان مدير كلّ حسابداري و دو نفر از گروه ما. فردا برادر مسعود چه ساعتي بيايند؟ ميخواهم مسعود مطمئن بشود كه فردا شما نيز در آن جلسه حضور داريد... حبّوش: خير؛ من جواب ميدهم كه بله يا خير. مورد درخواست دهم تجارت است كه سهمية 18 ميليون بشكه نفت براي هر 6 ماه جهت فروش ميباشد براي من نامه و دستور استاد عزّت ابراهيم را مشخص كنيد. رجوي: استاد طه خودش به من گفت و دستور سيد الرئيس نيز هست. حبّوش: ما در سال چهقدر براي مجاهدين نفت در نظر گرفته بوديم؟ رجوي: 5 ميليون بشكه در سال بوده است. حبّوش (خطاب به افسران مخابرات): به سيد الرئيس نامه بنويسيد، مبني بر اينكه برادر مسعود رجوي درخواست سهمية بيشتري دارد. رجوي: ما براي هر بشكه 30 سنت ميگيريم كه 10 سنت آن هزينة جاري ميشود و از اين 18 ميليون ببينيد چه چيزي عايد ما ميشود... حبّوش: در نامه توضيح دهيد كه از فروش 5 ميليون چهقدر عايد مجاهدين ميشود و اين گروه نياز به فلان مبلغ دارند كه اگر 18 ميليون داده شود، فلان مبلغ عايد آنها خواهد شد. رجوي: از وزارت نفت و توافقات آنها ذكر شود. حبّوش: دو درخواست ديگر داريم كه تهية امكانات پتروشيمي و صدور آنها به خارج از عراق و فروش آنهاست. رجوي: گفتند دستور مخابرات باشد. حبّوش: چه كسي گفته است؟ افسر مخابرات: قربان! اين مورد محصولات پتروشيمي و صدور آنها به خارج از عراق... حبّوش: من قانون اين را ميخواهم. يكي از افسران مخابرات: قربان! اين موضوع مربوط به دفتر عزّت ابراهيم ميشود كه با وزير نفت دارند. حبّوش: يعني دستور و قانون آنهاست. افسر مخابرات: بله قربان! عزّت ابراهيم و دفتر رئيس جمهور اجازة صدور مواد پتروشيمي را توسط شركت «العنقاظ» به خارج دادهاند؛ طي نامة 518 مورخة 22 آوريل 2001؛ و صدور اين مواد توسط وزارت صناعت و نفت است؛ و وزارت صناعت هم موافق است. حبّوش (خطاب به افسران مخابرات): درخواست استعلام از دفتر رئيس جمهور مبني بر اين مورد تهيه و ارسال شود. رجوي: خود شما قبلاً موافقت كرده بوديد... حبّوش: بله؛ اما استعلام شود بهتر است، احتياطي است كه بايد انجام شود. يك مورد قبلاً به دستور عزّت ابراهيم [الدّوري] انجام شد و شكايت نامه براي سيد الرئيس رفت و به دست ايشان رسيد. براي احتياط استعلام شود بهتر است. رجوي: آخر شما قبلاً گفته بوديد... حبّوش: بله؛ من در اين خصوص اطلاعي ندارم؛ استعلام شود بهتر است.
آخرین کتاب منتشر شده از ژنرال طاهر الجلیل الحبوش
مطلب در ارتباط: ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ( قسمت نهم ) ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ( قسمت هشتم ) ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ( قسمت هفتم ) ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ( قسمت ششم ) ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ( قسمت چهارم و پنجم ) ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ( قسمت سوم ) ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ( قسمت دوم ) ــ نقدی بر "اسناد استقلال و سرفرازی مجاهدین و ارتش آزادی" ـ ( قسمت اول )
مطالب در ارتباط: ــ همزمان با سفر ملک عبدالله به عراق روزنامه العرب الیوم اردن گزارش داد:عراق بزودی مسئولیت کنترل پادگان اشرف را بر عهده می گیرد ( سایت ایران قلم ) ــ دعوت به جنگ و تجاوز: خیانت یا سیاست ؟ ( احمد تقوایی ) ــ آیا مشعل المپیک " صلح " را فروزان نگه می دارد؟ ( سایت ایران قلم ) ــ هشت درس ماندلا برای سیاستمداران ( مجله تایم ـ ریچارد استنگل ) ــ وارونه نگاری های سازمان مجاهدین خلق ایران ( مهدی خوشحال ) ــ روشنگر پشت پرده های آهنین درگذشت ( سایت ایران قلم ) ــ نامه سرگشاده به خانم آن سینگلتون و آقای مسعود خدابنده ( محمد حسین سبحانی ) ــ استخدام سیاهی لشگر از آژانس های سینمایی برای شرکت در تظاهرات مجاهدین ( نسرین بصیری ) ــ فواید گفتگوی صلح با ایران ( لو فیگارو ) ــ سخنرانی مسعود رجوی قبل از آغاز عملیات " فروغ جاویدان" ( سایت ایران قلم )
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |