_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی

 

11.09.2010

میلاد آریایی

 

تقریبا 40 سال از تیرباران من میگذرد و اکنون که این نامه را برای تو می نویسم تقریبا تمام وجودم به خاک بدل گشته است. خانواده ام خاطرات مرا در آلبوم قدیمی و کهنه روی طاقچه جستجو میکنند و عکس های رنگی من دیگر رنگی برایشان باقی نمانده است . تنها عکس سیاه و سفید بزرگ من که روی دیوار قاب  شده ، مرا نشان میدهد که پر ابهام آینده را می نگرم و گویی دنبال گمشده ای هستم.

 

توی چنین روزهایی بود ، وقتی  سازمان ما تاسیس شد هیچکس فکر نمی کرد که چنین سرنوشت شومی در پیش رو داشته باشد . سرنوشتی که تو برایش رقم زدی و به تاکید میتوان گفت اگر تو سکان سازمان را بدست نمی گرفتی و چون اختاپوس همه را کنار نمی زدی و سازمان را ملک شخصی خودت نمی پنداشتی، مطمئنا ما در این نقطه حضیض کنونی نبودیم و حرفی برای گفتن  و راهی برای پیمودن داشتیم . تو سازمان را بدل به جزیره ای کرده ای که افراد به جای ورود به آن در اندیشه فرار از آن هستند جزیره ای که افراد را در خود محصور و از جامعه و جهان جدا کرده است . زمانی سانترالیزم دمکراتیک در سازمان تصمیم میگرفت تو آنرا به تمامیت نابود کردی و به جایش رهبری عقیدتی مادالعمر خودت را جایگزین آن نمودی .

 

زمانی  مردم آنرا سازمانی متشکل از بچه مسلمان های آن روزگار میدانستند تو آنرا به زیر قبای صدام حسین کشاندی و اکنون مردم با بی مهری شرم شان میشود که از آن حمایتی بکنند چرا که سربازان و فرزندان همین آب و خاک بدست تو و متحدان تو کشته شدند. تو سازمان را بدل به فرقه ای کردی که در قرن بیست ویکم مثالی روشن از جزیره ای تاریک است و بی آینده  مردمان اش شب و روز مورد تجاوز فکری و روحی و جسمی تو و دست پروردگان گرگ تبار توشده اند.

 

بعدها وقتی انقلاب شد و شاه از ایران فرار کرد آن زمان بود که تو نام خودت را معلم! نسل انقلاب گذاشتی ...هزار هزار از جوانان دستگیر شدند و به زندان افتادند تو آنان را ترک کردی و به بهانه تشکیل آلترناتیو ! از ایران فرار کردی ونه تنها مقاومتی نکردی بلکه بسیاری را به امید خدا رها نموده و در همان حال لقب رهبر انقلاب دمکراتیک نوین! را برای خودت انتخاب کردی.

 

- کمتر از یکسال ازحضورت در پاریس و در کنار رود سن نگذشته بود که با دختر بنی صدر دومین ازدواج ات را سامان دادی و حتی نگذاشتی خون  "اشرف " زن اول ات خشک شود و جالب اینکه همه اینها را هم حرکت انقلابی و پرداخت انقلابی تراز جانب خودت وانمود کرده  و در منتهای ناجوانمردی سعی میکردی از احساسات ما سواستفاده کنی و صد افسوس که مسیر گذشته نشان میدهد کاملا در این کار موفق بودی و جز انگشت شمار افرادی نتوانستند از کمند چرکین تو فرار کنند  تو اینطوری وانمود میکردی که این ازدواج کاملا سیاسی بوده وبرای تداوم و ماندگاری بنی صدر به این همت تاریخی! اقدام کرده ای. اما کسی چه میدانست در ذهن بیمار تو چه میگذرد و اکنون پس از 30 سال پرده ها فرو افتاده است بیشتر مشخص میگردد که ازدواج های مکرر تو برای روی چه امر فردی و دقیقا شخصی استوار بوده است.

 

وقتی تو با دیکتاتور ترین مرد عرب و با دشمن ایران و ایرانی وصلت کردی و این دگردیسی ضد انقلابی را نیز "سفر تاریخ ساز! صلح و آزادی" نامگذاری کرده  وبرایش کتابی به خط طلایی و زرافشان نیز چاپ کردی که راحت تر بتوانی آنرا به هوادارن واعضای سازمان غالب کنی و اینجا بود که  بنی صدر زیر بار این خیانت به وطن نرفت ولی تو ننگ به زیر قبای صدام حسین را سرمه چشمانت کردی و با لطبع این ازدواج سیاسی با جدایی سیاسی بنی صدر از تو نیز پایان گرفت . تو این خیانت  را نتوانستی با اسم دهان پرکن  "سفر تاریخ سازًٌ! صلح و آزادی" که سرفصل بزرگ بسا خیانت های بیشتر و بیشتر به مردم ایران و همان اعضای نخستین بود ماست مالی کنی  .

 

بسرعت به فاصله تنها 3 ماه ازدواج سوم ات را سامان دادی و با مریم قجرعضدانلو که همان موقع رییس دفتر و زن نزدیک ترین دوست و همرزم تو بود رابطه نامشروع جنسی  برقرار کردی و بعد ها این معصیت بزرگ زمانی مشخص شد که مریم رجوی در بیمارستانی در حوالی لندن بشکل خیلی محرمانه و پنهانی وبا اسم جعلی سقط جنین کرد.

 

 سال 1364 با زوجی که در پلیدی و شیطان صفتی چیزی از تو کم نداشت به اسم انقلاب و آزادی ، حکومت بی چون و چرای خودت بر سازمان را برقرار کرده و این چنین بود که با حتمیت یافتن حاکمیت تو و مریم رجوی بر سازمان مجاهدین شروع فصل جدیدی آغاز و تشکیل زندان های انفرادی و شکنجه های روحی و جسمی بدست سرسپردگان ات امری عادی و همیشگی شد . تو در خاک عراق و قلعه محصور شده اشرف انقلاب قلابی وایدئولوژیک راه انداختی که اکنون بیشتر بیشترمشخص میشود این حرکت برای مهار انرژی جوانان و زنانی بود که سالهای بعد وارد  حرامسرای ایدئولوژیک  تو به اسم " محرمیت! " میشدند و تو که در سال 1363 با زن نزدیک ترین دوست ات رابطه جنسی برقرار کردی در سالهای بعد از مرز رابطه جنسی با تک تک  زنان تمامی دوستان و همرزمان زمان شاه عبور کردی و آنان را نیز از چنین وادی دنائتی - به اسم پرداخت رهبری!! - عبور دادی .

 

تو این کار را ابتدا با زنی به نام فهمیه اروانی انجام دادی و سپس نوبت به شخصی بنام مژگان پارسایی رسید و بعد ها نوبت به تمامی بخت برگشتگانی رسید که فکر میکردند اینطوری دارند علیه حکومت اسلامی مبارزه میکنند . آری در جفای تو همین بس که اعضای مرد سازمان را به هزار دلیل سرکوب و تحقیر میکردی و در همان حال با زنان آنان هم بستر میشدی. ای ننگ و نفرین بر تو باد که ما با سازمان چنین کردی و تمامی هستی و عمر جوانان این میهن  را بازیچه هوس رانی های خودت نمودی.

 

دجالیت و فریب بی مانند تواز این تاریخ به بعد با هم دستی مریم رجوی رنگ دیگری گرفت و به کیفیتی که شایسته وجود ناپاک تو بود بدل گشت. آن موقع دیگرهیچ چیز برایم باقی نمانده بود و در لحظه اعدام فکر میکردم با ریخته شدن خون من  که تو هم وارث آن هستی راه انقلاب باز میشود و با یک دوجین اراجیف و دروغ های  دیگر راهی دیار ابدیت شدم و تنها پدر و مادرم بودند که نومیدانه و حسرت بدل هرچه به من میگفتند که "مسعود رجوی فریب تاریخ است، گول نخور " من گوش شنوایی نداشتم و شوربختانه آنان را به همه مشکلات شان بی پناه و بی سرپرست رها کردم و آنان را نیزدر زیر پای تو قربانی نمودم .

 

البته همان زمان سال 1364  چپ ها و مارکسیست ها گول خیمه شب بازی های تو را نخوردند و بخاطر همین همه آنان موفق به کسب مدال مزدور وزارت اطلاعات رژیم از جانب تو شدند.آنان به نیکی دریافته بودند که تو چگونه پشت سر الفاظ و عناوین دروغین دیدگاههای سراسر ارتجاعی خودت پنهان میکنی ودر همان حال از هدایا و امکاناتی که صدام حسین به تو هدیه داده بود به نوعی سلطنت میکردی. سلطنتی شاید در حد یکی از کشورهای کوچک آفریقایی ولی همین هم البته تو را ارضا نمی کرد و  تو به تمام ایران که خودت می گفتی چون قاره ای است چشم دوخته بودی و همه کسانی که در سازمان حضور داشتند میدانستند که در رویاهای بچگانه ات "ناو هواپیما بر!"  طلب میکردی و کودکانه همه این آرزوها را هم در نشست های جمعی خودت با آب و تاب بیان کرده و همگان به تو در دل می خندیدند ولی تو در سر هوای دیگری داشتی.  

 

زمان لازم بود که چهره واقعی تو عیان و عیان تر گردد، بعدها به کمک و با آتش توپخانه عراق و پشتیبانی هوایی عراق وارد خاک ایران شدی و سربازان ایرانی را به آتش و گلوله بستی البته این دیوار بزرگ تر از آن بود که بتوانی با کمک عراق و دشمن ایران وایرانی از آن عبور کنی ولی مهم نیست؛ مهم آن بود که یکبار دیگر سعی داشتی نقش امام حسین را بازی کنی با این تفاوت که باز هم با زوج هم جنس خودت در عراق ماندی و یکبار دیگر حاضر شدی همه قربانی شوند ولی خودت زنده بمانی و این خیلی روشن و بی ابهام در تاریخ این سرزمین ثبت شد.

 

سال 1380 بود که پرده های ریا وتزویر تو دیگر به تمامیت افتاد همانجا بود که در نشست های سازمانی اعضای 20 ساله خودت را که خواهان جدایی از تشکیلات تو بودند محاکمه میکردی و همزمان در نقش قاضی و هیئت منصفه و دادستان برای محکومیت  آنان رای صادر می نمودی و با هزار تحقیر و سرکوب آنان را روانه زندان های انفرادی میکردی. خوب اگر زندان و شکنجه و سرکوب و دیکتاتوری تشکیلاتی خوب بود چرا به بهانه نفی آنها همه را فریب دادی و همراه خود کردی؟ ما تیرباران شدیم ولی توفرار کردی تا در چهارچوب کوچک تشکیلات عقب مانده در عراق باز هم همان شیوه ها را از نو بگونه ای با لفاظی های فریبکارانه  برقرار سازی.

 

درد و حرف و حدیث بسیار است ولی افسوس و صد افسوس که تو با نسل ما چه ها که نکردی و آخرین پرده ریا و تزویر تو تجاوز به زنان مجاهد بود. البته اگر خانم بتول سلطانی عضو پیشین شورای رهبری کذایی در سازمان تو برق حقیقت در وجودش شعله نمی کشید و بر تو نمی شورید و پای به دنیای انسانیت نمی گذاشت و شجاعانه این حقایق تاریخی را باز نمیکرد، هنوز هم کسی از این بخش ازجنایات تاریخی تو در سازمان مجاهدین مطلع نمی شد . اگر چه باید اقرار کنم که همان اندک حرف های بتول سلطانی ، باقی مانده وجود خاک شده ام را در گور لرزاند ولی میدانم که وی حرف های نگفته بسیاری دارد و خواهد داشت.

شرمت باد...

باشد که تاریخ ایران زمین پاسخ شایسته تو را دیر یا زود بدهد . راستی  جلال گنجه ای روحانی نمای مجاهدی که تو را رهبر عقیدتی اش می شناسد  باید عمامه اش را بالاتر بگذارد چون همین رهبر عقیدتی به  دختر وی تجاوز کرده و او را هم به اسم محرمیت ایدئولوژیک! به هم بسترشدن با خودش کشانده است  و تو هنوز سیر نا شده منتظر صفی تا تهران هستی که در انتظارند شب های بی فروغ تو را روشن کنند .

 

نتیجه اینکه :

ما بدنبال تشکیل چنین سازمانی نبودیم که این چنین مسیری را طی کرد . تو بودی که با افکار و حاکمیت بلا منازع خودت ابتدا تمامی نمادی دمکراتیک در سازمان را از بین بردی و سپس  با کمک همسرت مریم رجوی تاریخ و مسیر فعلی را برایش رقم زدی و صدالبته شایسته است که پیوسته و مستمر با تحقیر ایرانیان داخل و خارج کشور روبرو میشوید ولی تاریخ انتقام گر بزرگی است و کسانی را که به وی خیانت کنند هرگز نخواهد بخشید.

سرنوشت فعلی سازمان را اکنون آمریکا رقم میزند همان که برایش سرود مرگ سر میدادیم و سر کوچه به کمین اش می نشستیم فکر میکنم همین نمونه و هزاران نمونه مشابه دیگر نمادهای آشکاری باشند از مردم فریبی و مزدور منشی فردی که سازمان را با خودش به قعر تاریخ برد و نماد آشکارتری برای مردم ایران که  رهبران واقعی خودشان را بهترو بهتر انتخاب کنند و در سراب انسان سوز رجوی ها اسیر نگردند.

 

شهریور 1389


مطالب در ارتباط:

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد