_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

kanoon@iran-ghalam.de

info@iran-ghalam.de

www.iran-ghalam.de

راز مقاومت

 

23.11.2010

مهدی خوشحال

درب سلولم روزانه دو الی سه بار باز می شد. صدای باز شدن درب و قفل آهنی آن چنان بلند و گوشخراش بود، انگار دارند دروازه شهری که صدها سال بسته بود را باز می کنند. اگر چه باز شدن درب به جز موارد بازجویی، پرونده سازی و رفتن به دستشویی، حسن دیگری نداشت و حتی پنج دقیقه فرصت دستشویی خودش عذابی بود چون که طی همان چند دقیقه چندین کار همزمان باید انجام می گرفت. با این وصف، باز شدن درب سلول انگار، گذار از جهنم به بهشت بود.

طبق روال، یکی از روزها قفل و لولاهای آهنی و زخیم، به صدا در آمد. مثل همیشه بارقه ای از امید به دل راه دادم. آزادی، امید و مشغله ذهنی هر زندانی است. یکی از زندانیان تواب به نام خالد که او را مراقب صدا می زدیم، درب سلول را باز کرد. با هم از محوطه زندان و چند درب آهنی خارج  و به قسمت نگهبانی وارد شدیم. به محض ورود به این محوطه که هوای تازه و روشن تر داشت، چشمانم مثل همیشه درد گرفت. در این محیط علیرغم ترس و اظطراب همیشگی، احساس بهتری نسبت به سلول داشتم. هر چه بود، یک قدم به آزادی نزدیک تر بودم. بدنم هم چنان نیمه برهنه و همان سه تکه لباس زندان یعنی یک شورت، پیراهن زیر و لباس نارنجی بود که از شدن گرما از پایین تا زانو تاکرده و از بالا نیز به پایین کشیده و دور کمرم گره زده بودم.

خالد مرا تحویل ابواحمد گروهبان زندان، داد و خودش دوباره به زندان بازگشت. با دیدن فرم های شناسایی در دست ابواحمد حدس زدم که او با من چه کار دارد. چون تا به آن روز چندین بار این مراحل سئوال و جواب و پر کردن فرم شناسایی را انجام داده و بدون این که بفهمم موضوع و متن نوشته ها چیست، همه را امضاء کرده بودم.

ابواحمد با قلم و فرم مربوطه نزد من آمد و شروع به سئوالاتی کرد که برایم تازگی نداشت ولی باید مجدداً همه را جواب می دادم. سئوال کرد اسم، گفتم مهدی. گفت اسم پدر، گفتم علی. گفت پدر علی، گفتم صادق. گفت پدر صادق، با نیشخندی جواب دادم این یکی را اگر بخواهید باید آزادم کنید تا به ایران بروم و از دیگران بپرسم، البته اگر کسی یادش باشد. سپس در ادامه سئوال کرد، چه دینی داری؟ با حفظ نکات امنیتی و این که درسی به ابواحمد داده باشم، جواب دادم، هر چی نوشتی من قبول دارم. ابواحمد با لحن مذاق رو به من گفت، دین که داری مگر نداری؟ گفتم چرا ولی خودت هر چی نوشتی من قبول دارم. او شروع به خنده کرد و به چند گروهبان و سربازی که آن اطراف بودند آن ها را صدا زد و گفت، بیایید این جا این مهدی آدم خیلی جالبی است، آدم از خنده ریسه می رود، بنده خدا دینش هم یادش رفته! وقتی همه دورم جمع شدند، ابواحمد دوباره سئوال کرد که دینت چیست؟ مجدداً گفتم، ابواحمد فرقی نمی کند هر دینی که بهتر است بنویس. او گفت من اجازه ندارم خودم بنویسم، تو باید دین داشته باشی و دینت باید یادت باشد. گفتم ابواحمد تو دین داری؟ جواب داد بله. گفتم دینت چیست؟ گفت من مسلم هستم. گفتم مال من هم درست مثل تو است، هر چی بنویسی امضاء می کنم. ابواحمد سپس دینم را روی کاغذ نوشت و من هم زیر ورقه را امضاء کردم. خنده و شوخی حضار هم تمام شد.

 به کمک مراقب خالد به زندان و داخل سلول بازگشتم و زمانی که نوبت دوست دیگرم برای خارج شدن از سلول و پر کردن فرم شناسایی رسید، در تنهایی حزن انگیزم با خود نجوا کردم؛

در این سلول تنهایی و خردکننده که اگر تنها چند دقیقه هواکش خاموش شود مرگ من حتمی است، آن همه سئوالات ابواحمد مثل پدر و پدر بزرگ و جد پدری، مادر و مادربزرگ و جد مادری و غیره که دقیقاً او می خواست همه را بداند و من می خواستم همه را فراموش کنم و چیز جدیدی در خود برای بقاء بیابم و زنده کنم، به چه درد حال و روز من می خورند؟! من اکنون، در این تنهایی کوچک و نهایت آزمون فیزیکی و روانی، هیچ چیز نیستم، یعنی بهتر این است که هیچ چیز نباشم، تا بودنم را و آن بودنی را ثابت کنم که سلول انفرادی را ساخته اند تا آن را از سر راه بردارند.

در این سلول کوچک، و در این آزمایشگاه بزرگ که همه سرمایه مادی ام سه تکه لباس اند و هر سه با هم قادر نیستند نصف تنم را بپوشانند، بهتر این است، هیچ چیز نباشم تا کسی برای خرد شدن و شکستن، باشم.

نه بزرگ و نه کوچک. نه غنی و نه فقیر. نه قوی و نه ضعیف. نه استاد و نه شاگرد. نه پدر و نه فرزند. نه پیر و نه جوان. نه اسیر و نه آزاد. نه تواب و نه مقاوم. نه مسلمان و نه کافر. نه عراقی و نه ایرانی. نه عرب و نه فارس. نه زندانی و نه زندانبان. من حتی زندانی بودنم را انکار می کنم، اگرچه زندانی هستم. این من بودم که صدام حسین را نخواستم، اما در راستای همین نخواستن، زندانی زندانش هستم. اگر ابواحمد هم او را نمی خواست و بر نخواستنش اصرار می ورزید، چه بسا او هم مثل من هم اکنون زندانی بود و نه زندانبان! لهذا بند اصلی، این انفرادی کوچک و رعب آور نیست، بند و زنجیر اصلی همان واژگان جداکننده و شکننده ای هستند که اجدادمان آن ها را در راستای بقاء و دوام خودشان ساختند، چه بسا آن روز گمان نمی کردند که آن واژه ها روزی و روزگاری بتوانند فرزندان شان را در بند و اسارت نگهدارند.

 حال که من و ابواحمد، یکی زندانی و دیگری زندانبان و هر دو مسلمانیم، در گذشته ای دور و در بادی امر، هر دو انسان بودیم. بعداً هر روز به تناسب نیاز و بقاء، بین مان فاصله افتاد. آن قدر فاصله، جدایی، شقه، تضعیف و تقابل تا این که همه ی این واژه های خرد کننده و متضاد، خلق شدند. من شدم ایرانی او عراقی. من شدم فارس او عرب. من شدم زندانی و او زندانبان...!

این را من زندانی می توانم به یاد بیاورم مشکل نیست، چرا این که در این شرایط کارم همین است. ولی این را که من و ابواحمد روزگاری هر دو یکی، از یک جوهر و هر دو انسان بودیم، نمی تواند به یاد آورد. چرا که او کار و وظیفه اش این نیست.

"پایان"

مطالب دیگر:

 

ــ صدام حسین را از کجا پیدا کنم؟  ( مهدی خوشحال )

ــ اعتراف رجوی در ارتباط با آقای بنی صدر ( فرزاد فرزین فر )

ــ چگونه طارق عزیز مسعود رجوی را خرید؟ ( مزدا پارسی )

ــ پیام آقای هادی شمس حائری به فرزندانش در اشرف ( هادی شمس حائری )

ــ در حاشیه دیدار و مصاحبه با دکترابوالحسن بنی صدر ( میلاد آریایی )

ــ پیام صوتی آقای مهدی خوشحال به خانواده های قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( مهدی خوشحال )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت دوم  ( الهه قوام پور )

ــ پیام علی جهانی به خانواده های زجرکشیده و  محمد علیرضا علیپور یکی از اسیران قلعه اشرف ( علی جهانی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت  سوم ( مهرداد ساغر چی )

ــ پیام میلاد آریایی برای خانواده های دردمند و علی باقرزاده یکی از قربانیان اسیر در قلعه اشرف ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات الهه قوام پور ، آهای مردم ! پسرم را ندیدید؟ قسمت اول  ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش ( بتول سلطانی )

ــ داستان سی زن ( مهدی خوشحال )

ــ نامه خانم بتول ملکی  به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا ( بتول ملکی )

ــ نامه ای به خواهرم بتول سلطانی ( الهه قوام پور )

ــ مصاحبه محمد حسین سبحانی با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ( ایران قلم )

ــ مصاحبه بنیاد خانواده سحر با آقای علیرضا عینکیان ( بنیاد سحر )

ــ  نامه آقای میلاد آریایی به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( میلاد آریایی )

ــ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به نماینده سازمان ملل متحد در بغداد ( ایران قلم )

ــ چهل تن دیگر به جمع خانواده های متحصن مقابل قلعه اشرف در عراق پیوستند ( بنیاد سحر )

ــ اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین در همبستگی با خانواده های دردمند اسیران قلعه اشرف ( روح الله تاجبخش )

ــ  کتاب " پیکر زخمی " منتشر شد ( بتول ملکی )

ــ علیرضا عینکیان از فرقه مجاهدین فرار کرد، گریزی دیگر از پادگان فرقه ای اشرف ( بنیاد سحر )

ــ  نامه ای از زبان یک تیرباران شده سال 1350 به مسعود رجوی ( میلاد آریایی )

ــ آمدم،حلقه به در کوفتم و برگشتم ( آریا ایران )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی ( آرش رضایی )

ــ نامه بنیاد خانواده سحر به دبیر کل ملل متحد ( بنیاد سحر )

ــ شعری برای زن دلاور ایرانی خانم بتول سلطانی عزیز ( فرزاد فرزین فر )

ــ ترجمه کتاب فرقه ها درمیان ما منتشر شد ( ابراهیم خدابنده )

ــ پیام خانم بتول سلطانی به قربانیان اسیر در قلعه اشرف در مورد تجاوز های جنسی ، ایدئولوژیک مسعود رجوی ( ایران قلم )

ــ شکست اخلاقی آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم ( فرزاد فرزین فر )

ــ مجاهدین ، نافی آزادی آدمی - قسمت اول ( آرش رضایی )

ــ سوز و گداز  فرقه مجاهدین از روشنگری های فعالین حقوق بشر ( بتول سلطانی )

ــ خروج آمریکاییان از عراق و نگرانی رو به افزایش مجاهدین ( میلاد آریایی )

ــ خاطرات  مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان سازمان مجاهدین خلق ـ قسمت دوم ( مهرداد ساغرچی )

ــ ذهن بیمار رجوی وانقلاب ایدئولوژی مجاهدین( علیرضا میرعسگری )

ــ کانون ایران قلم نسبت به تهدیدات تروریستی فرقه مجاهدین علیه خانم بتول سلطانی هشدار می دهد ( ایران قلم )

ــ غبار روبی از رای دادگاه کلمبیا در مورد سازمان مجاهدین ( بهار ایرانی )

ــ مجاهدین خلق از کجا تا به کجا؟ ( حامد صرافپور )

لینک به گزارش بیست و سوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه با آقای مصطفی محمدی از کانادا  و رضا صادقی از فرانسه

لینک به گزارش بیست و دوم سمینار پاریس ـ فیلم و متن سخنرانی خانم نلی توماسینی فعال حقوق بشر از هلند

لینک به گزارش بیست و یکم سمینار پاریس ـ مصاحبه آقای بهزاد علیشاهی با آقای ایوب کردرستمی و خانم فریده براتی در حاشیه سمینار پاریس

لینک به گزارش بیستم سمینار پاریس ـ متن و فیلم مصاحبه با خانم حوریه محمدی  و آقایان بهادر خرمی و سعید حضرتی

لینک به گزارش نوزدهم سمینار پاریس ـ متن کامل سخنرانی خانم سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی  + بخشی از فیلم های سمینار برای داونلود

لینک به گزارش هجدهم سمینار پاریس ـ سخنرانی خانم بتول سلطانی  + تماس خانم عبداللهی مادر یکی از قربانیان از مقابل  قلعه اشرف با سمینار پاریس  

لینک به گزارش هفدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزارکننده سمینار پاریس به دکتر نوری المالکی نخست وزیر عراق

لینک به گزارش شانزدهم سمینار پاریس ـ فیلم و متن مصاحبه آقای میلاد آریایی با خانم سعیده جابانی

لینک به گزارش پانزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقای آنتوان گسلر نویسنده و پژوهشگر سوئیسی  در سمینار پاریس

لینک به گزارش چهاردهم سمینار پاریس ـ حضور هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس در دفتر سازمان دیدبان حقوق بشر در پاریس

لینک به گزارش سیزدهم سمینار پاریس ـ متن و فیلم سخنان آقایان مسعود جابانی و شمس حائری در سمینار پاریس

لینک به گزارش دوازدهم سمینار پاریس ـ نامه کمیته برگزار کننده سمینار پاریس به وزیر دادگستری فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش یازدهم سمینار پاریس ـ سری دوم از عکس های سمینار پاریس

لینک به گزارش دهم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار پاریس به سفیر آمریکا در فرانسه + اسامی 182 حمایت کننده

لینک به قسمت نهم سمینار پاریس ـ سری اول از عکس های سمینار پاریس

لینک به قسمت هشتم سمینار پاریس ـ فیلم  کوتاهی از  برگزاری گردهمایی پاریس در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی در عراق

لینک به گزارش هفتم سمینار پاریس ـ ملاقات هیئتی از شرکت کنندگان در سمینار پاریس با آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر

لینک به گزارش ششم سمینار پاریس ـ نامه شرکت کنندگان در سمینار بزرگ پاریس به دبیر کل سازمان صلیب سرخ جهانی با اسامی 182 حمایت کننده

لینک به گزارش پنجم سمینار پاریس ـ هیئتی از شرکت کنندگان سمینار پاریس با نهادهای بین المللی دیدار خواهد کرد

لینک به گزارش چهارم سمینار پاریس ـ آکسیون اعتراضی در حمایت از قربانیان فرقه مجاهدین در شهر پاریس

لینک به گزارش سوم سمینار پاریس ـ قطعنامه شرکت کنندگان در حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ، کمپ اشرف ـ عراق

لینک به گزارش دوم سمینار پاریس ـ فعالان حقوق بشر خارجی و ایرانی رهبری فرقه مجاهدین را متهم می کنند

لینک به گزارش اول سمینار پاریس ـ حمایت از خانواده های قربانیان قلعه رجوی ( کمپ اشرف ـ عراق

 

________________

قرائت قطعنامه سمینار پاریس  توسط آقای محمد حسین سبحانی

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=eErhoG7fmDQ

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=6x5zTeg_t2Q

قسمت سوم

http://www.youtube.com/watch?v=6RWEnw8QbB4

_______________________________________________________________________

سخنرانی آقای مسعود خدابنده

http://www.youtube.com/watch?v=xqBmEt5yWQo

 

_____________________________________________________________________-

سخنرانی آقای مصطفی محمدی در سمینار پاریس

قسمت اول

http://www.youtube.com/watch?v=uB2rD5zSOlc

 

قسمت دوم

http://www.youtube.com/watch?v=B7VrWkWjfww

_____________________________________________________________________

 

سخنرانی خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری مجاهدین  در مورد فساد جنسی مسعود رجوی

 

برای مشاهده فیلم در یوتیوب بر روی دو آدرس زیر کلیک کنید ـ قسمت اول

 

http://www.youtube.com/watch?v=_zcWmc9uLGU

 

http://www.youtube.com/watch?v=XGTl4Y_lCd8

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد