_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
ادیان، در اردوگاه اشرف
06.09.2011
در اسارتگاه اشرف، نفرات مختلفی با ادیان و عقاید مختلفی به سر می بردند. برای مثال، آنجا اکثریت مسلمان بودند، اعم از شیعه و سنی، از طرفی هم مسیحی و از طرف دیگر لائیک و از سوئی هم اهل حق(علی اللهی). خوب در قرن حاضر که ما زندگی میکنیم، ادیان مختلفی وجود دارند و همچنین عقاید مختلفی وجود دارند، بطوری که خیلی از آنها با همدیگر اختلاف دارند، ولی هر شخص تحصیل کرده یا به قول خودمانی دنیا دیده و صاحب تجربه فرد را موظف میسازد که برای هر دینی و هر مرامی و هر عقیده ای احترام قائل بشه، جدای از اینکه این شخص، مسلمان است یا مسیحی است یا... من که خودم الان در دنیای آزاد زندگی میکنم، این شانس را داشتم به کشور اروپایی بیایم و با ادیان مختلف آشنا شوم و از نزدیک با آنها زندگی بکنم و در مقاطع مختلفی بوده که من این شانس را داشتم، دین و مذهب خودم را به آنها معرفی کنم که آنها نیز متقابلاً خیلی احترام برای من و دین من قائل شدند. چرا که مذهب من، دین من، اهل حق است و این جزو اقلیت مذهبی به حساب میاید. برای همین هم من یاد گرفتم به ادیان مختلف احترام بگذارم و حق هیچ گونه اهانتی به آنها ندارم و فکر میکنم که الان در قرن حاضر، مشکلی به این صورت وجود ندارد و این مسئله بقول معروف حل شده است برای تمام مردمان دنیا. مقداری خلاصه گویی کردم و زمینه سازی کردم که بتوانم بشکل خلاصه هم که شده برای شما دوستان عزیز، توضیح بدهم که در اسارتگاه اشرف، مسعود و مریم رجوی با این مسئله دین چه تنظیم رابطه ای میکردند و رویکرد آنها نسبت به این مسئله(دین ) چه بوده؟ مسعود رجوی دیکتاتور قرن حاضر(امام زمان مجاهدین)، بارها و بارها در نشست های درونی که برگزار میکردند، میگفت که ما فقط یک دین بیشتر نداریم و همه بایستی تابع آن باشند و هر چه که من میگویم، باید همان اجرا شود. و هر کسی که با این مسئله مخالفت میکرد و دین وی شیعه نبود، کاری میکردند که مجبور بشود تغیر دین بدهد و چیزی که مسعود رجوی میخواست آن را انجام بدهد. در آنجا( پادگان اشرف)فضایی درست کرده بودند که هیچ کسی حق نداشت در رابطه با دین صحبت بکند و در اذهان اعضای دربند جا انداخته بودند که یک دین بیشتر وجود ندارد و آن هم شیعه، با تعریفی که مسعود رجوی از آن داشت.
همچنین ........ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چماقداران فرقه رجوی را بشناسید
محمد رزاقی - پاریس 01.09.2011
محمد رزاقی،
وبلاگ رزاقی، پاریس، اول سپتامبر 2011
این افراد چماقداران شناخته شده فرقه مافیایی رجوی می باشند
اخبار موثق وجود دارد که رجوی بعد از شکست در بیرون امدن از لیست در صدد حمله به مخالفان ؛ منتقدان ؛ و جدا شده ها هست دولتهای اروپا بطور خاص فرانسه باید حرکات و رفت امد اعضاء فرقه در این کشور هارا کنترل بکنند؛ همچنین رجوی سعی دارد با نفوذ دادن یکعده افراد اموزش دیده برای ترور؛ که قبلا تحت نام جدا شده ها به کشورهای مختلف فرستاده اما همگی انها بوسیله فرقه رجوی به اروپا اورده شده که ارگانهای ذی صلاح برای جلو گیری از ترور و خشونت این افراد را باید کنترل کنند
به غیر از این
افرادی که عکسهایشان هست
لذا بر دولت و
مقامات ذی ربط سویس هست که مراقب این تروریست خطر ناک
در کشورشان باشند و تمامی مخارج اعزام این تروریست
جنایتکار از طرف سران فرقه رجوی پرداخت شده و تا حال
هم حقوق بگیر این فرقه مانده .
همچنین ........ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سفری به قلعه اشرف
01.09.2011
همچنین ........ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه ای به مسعود رجوی
29.08.2011
مسعود رجوی، قطار وکشتی ات به گل نشستند، حد اقل بیا کشتی بگیریم! در روزگاران قدرت و خود نمایی، صدایت خیلی بلند بود و آلودگی صوتی بالایی داشتی. الان مدتی است که خبری ازتو نیست و شنیدم که خودت را به جای امام زمان جا زدی و برای خودت دم و دستگاهی به راه انداختی و باز داری برای سر کار گذاشتن اعضاء بر نامه ریزی می کنی. ننگت باد. شرمت باد. ای موجود انسان نما. انسان هم نیستی که بفهمی و بفهمی که اشتباه کردی. تا به کجا خواهی رفت. بزرگ تو، اربابت صدام تمام شد. حالا ماندی تو با چند شکنجه گر در اشرف و تعدادی زن به عقد تو درآمده ات و تعدادی مرده خور امریکایی که چشم به پول هات بستند. ما مردم ایران از تو و از مکتب پر از دروغ تو انتظاری نداریم و فقط میخواهیم که با زبان خوش، دست از آدم کشی برداری. دوستان و فرزندان ما را از زندان اشرف آزاد کنی. ادعای مسلمانی داری. ادعای انقلابی گری داری. ادعای پیامبری و امامت هم که داری. پس ترست چیست که هشت سال است در غار زندگی میکنی و خبری ازت نیست. اگر حرفت درست بود، خوب خودت را مخفی نمی کردی و در غار زندگی نمی کردی. من امروز یک سئوال از تو دارم و آن این است که هدف تو از اشرف و مجاهدین چیست و این را میدانم که هدف تو سرنگونی رژیم ایران نیست و دروغ همیشگی ات را بهتر است تکرار نکنی که خیلی خنده دار است. تو در سوراخ موش و مریم خانوم در خارجه، هر دو داد و بیداد سرنگونی دارید. آیا این نرمال نیست که ما سئوال کنیم تا به امروز از سال 2003 چه کردید؟ قبلش هم هرچه بود، به کمک و به فرمان صدام بود و از 2003 به بعد، اقدامی نکردید. خودتان را فقط به موش مردگی زدید و افراد اشرف را قربانی خود کردید. قربانی خود و خواسته های خود تان . چندی پیش تعدادی مزدور از رده خارجشده از ارباب جدید تان آمریکا، خریداری کردید که تا شاید بتوانید نام خود را از لیست سیاه پاک کنید. گیریم که نامتان هم پاک شد، بعدش چه و بعد چه خواهید کرد؟ آیا به کشتار نقطه پایانی خواهید زد؟ آیا افراد زندانی را آزاد خواهید کرد و یا نه، بیشتر و بد تر از قبل، به جنایات خود ادامه خواهید داد. راستی میدانی تفاوت تو و ضحاک در چیست؟ این را بخوان و خودت قضاوت کن! ضحاک پادشاهی بود ظالم که از مغز جوانان شهر تغذیه میکرد تا به پادشاهی ننگین خود ادامه دهد. بر شانه هایش دو مار دو اژدها روییده بود، چون شیطان بر شانه هایش بوسه زده بود. ولی ضحاک که تا ابد نماند و کاوه به پا خاست و کاوه شد و مطمئن باش که در ایران کاوه و کاوه های زیادی وجود دارند و روزی همه بر سرت خواهند ریخت و همچون ضحاک، باید رها کنی تخت و تاج پادشاهی را. ضحاک یک افسانه باور نکردنی است. ولی تو همه مردم ایران را به باور این رساندی که در قرن بیست و یکم هم میتوان ضحاک بود وهم میتوان برده دار. ولی نه، به نظر من دیگر آخر خط هستی. یعنی بودی و خودت خبر نداشتی. حال من این داستان ضحاک را در پرانتز گفتم که فکر نکنی کسی از زندان اشرف چیزی نمیداند و فکر نکنی که تا ابد هستی و فرمان می دهی. عمر فیزیکی ات به سر آمده، سازمانت هم که از هم پاشیده، آیا به نظر تو بهتر نیست که در این آخر عمری دست از این کثیف بازیها برداری و کمی به فکر جان افراد باشی. در این سالیان هر کاری کردی بعد از مدت کوتاهی پشت پرده هایت رو شد. تو خودت بگو چه کاری کردی که در آن آدم کشی، رشوه دادن، باج گرفتن و ...نبود؟ من به عنوان کسی که ده سال در زندانهای تو بودم، به این اعتقاد دارم که روزی نه چندان دور باد عدالت و دریای حقیقت، پرده از جنایات تو بر خواهند داشت و آن روز دیر نیست که خدا و داد مادران و پدران چشم به انتظار، تو را خواهد گرفت. من در اول نامه به تو گفتم، بیا کشتی بگیریم، یعنی بیا و در صحنه بین المللی جواب مردم ایران را بده. جواب بده که به چه دلیل این همه خون ریخته شد و این همه جوان بی هیچ و پوچ کشته و ناپدید شدند. چرا هرگز درب این زندان اشرف باز نشد؟ تو از ترس پنهان شدی. از ترس جانت و از ترس کرده هایت و بدان که اگر مردم از تو بگذرند، خدا از تو نخواهد گذشت. به امید آزادی زندانیان در زندان اشرف.
همچنین ........ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تلاش بی نتیجه تروریست های مجاهد خلق در واشنگتن و سکوت دولت آمریکا
امیر حسین
پناهی، آریا ایران، بیست و سوم اوت 2011
مجاهدین با
پرداخت میلیون ها دلار رشوه و تحمل هزینه های نجومی
،نتوانستند تغییری در اراده "وزارت امورخارجه آمریکا"
بوجود آورده و از روز 18 اوت 2011 همچنان برای
پانزدهمین سال پیاپی در لیست تروریستی بین المللی ابقا
شدند.
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |