_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran-ghalam@hotmail.com
در سوگ دوست گرامی و بزرگوار آقای هادی شمس حائری
09.06.2012 بتول سلطانی
تسلیت می گویم به خانواده آن بزرگمرد و فعال سیاسی و جمع بزرگ جدا شده ها و کسانی که با آن عزیز رفته درد مشترک دارند. مراسم خاکسپاری ایشان با همیاری دوستان و همفکرانش با شکوه فراوان در شهر خرونینگن هلند برگزار شد و یارانش آخرین وداع را با وی کردند. آقای هادی شمس حائری از جمله مردان بزرگی بود که مغلوب اغواهای فریبنده مسعود رجوی نشد و جزو اولین نفراتی بود که با درک بالائی متوجه خطا بودن مسیر سازمان مجاهدین شد و از مسیر آن فاصله گرفت و البته همه تهمتها را و از جمله به اسارت گرفتن فرزندانش را نیز به جان خرید. سازمان برای آزار و اذیت وی به هر کاری دست زد و از جمله ربودن فرزندان وی از آلمان و فریب آنها و کشاندن به عراق و هر روز درخواست از امیر و نصرت فرزندان آقای هادی شمس حائری برای اینکه بر علیه پدر خود نوشته بنویسند تا در سایتهای سازمان منعکس شود یادم هست که در نشستی مسعود رجوی با غیض خاصی به همسرش مهین نظری گفت که داغ دیدار فرزندانش را به دلش می گذارم. و همچنین وی هر بار مهین را به پای بلند گو می کشاند تا به همسر جدا شده خود یعنی آقای هادی فحش و ناسزا بدهد و بیمار گونه این موضوع رجوی را خشنود می کرد ای لعنت خدا به او باد که از هم پاشیدن خانواده برایش شادی آفرین بود. همچنین وی رسما در همه فرمهای تشکیلاتی عنکبوتی اش و حتی آی دی کارتی که آمریکائی ها برای افراد صادر کرده بودند فامیل آنها را عوض کرده بود و قبل از آن با شیوه های مسخره ای که برای همه باز شده بود خودش در پی این خواسته بود اما از بچه ها می خواست که درخواست کتبی بنویسند که فامیلشان را می خواهند عوض کنند و طی یکسری تلقینها برای این دو بچه از پدرشان در ذهنشان دیو ساخته بودند. و بلاخره برای اذیت و آزار وی حتی فامیل آنها را نیز در یک اقدام شیادانه عوض کرده بود. در آخرین تماسی که قبل از رفتن آقای شمس حائری از این دنیا با وی داشتم گفت که اگر قبلا روشن نبود الان به وضوح روشن است که آینده این تشکیلات زباله دان تاریخ است و دست رجوی رو شده است. و من هم به این گفته وی ایمان دارم هر چند که آخرین تلاشهایش را هم بکند برای تبرئه و توجیه کارهایش هر چند و هر تعداد پارلمانتر و نماینده هم که بخرد و هر چند که بخواهد روی همه عفونت های تشکیلاتی و ستمهائی که به سر اعضا منتقد و یا حتی موافق آورده را بپوشاند و هر چند که بر روی آن جرم و جنایتها خاک بپاشد و سفید سازی کند اما ورق برگشته است و کسانی و شاهدانی زنده آنچه را که باید بگویند گفته اند و باز هم خواهند گفت و به لحاظ استراتژیک هم خط رجوی در عراق شکست خورد و کشتی اش در لیبرتی و اشرف به گل نشسته است و این همان صحت گفته های آقای شمس حائری است که جزو اولین نفراتی بود که این استراتژی را در خاک عراق به صخره و انتقاد گرفت. درود و سلام بر او روحش شاد و با فرشتگان محشور باد گرفتن تقاص از رجوی که حسرت دیدار فرزندان را در دم مرگ را بر دل وی گذاشت و گرفتن تقاص سایر خانواده های از هم پاشیده را اول با خدای قادر می سپارم و بعد هم بر عهده ما است.
بتول سلطانی
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هادی شمس حائری قربانی کینه
دیکتاتور کوتوله- پارس ایران
پارس ایران 08.06.2012 http://pars-iran.com/indexf.php?mod=view&id=6036
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مراسم تشیع پیکر زنده یاد هادی شمس حائری+عکسهایی از مراسم
پیام رهایی 08.06.2012 http://payamerahai.com/?p=2331#more-2331
روز هفتم ژوئن از ساعت یازده صبح مراسم تشیع پیکر زنده یاد هادی شمس حائری با حضور خانواده , دوستان و یارانش وایرانیان مقیم هلند در شهر خرونینگن هلند با اشک و احساسات پاک حاضران برگزار شد , این برنامه که ساعت هشت شب ادامه داشت با موجی از همدردی ها و ترانه و بازگویی خاطرات وهمخوانی حاضران با فیلم زنده یاد که ترانه مرغ سحر را میخواند همراه بود, یاران و دوستانش و جدشدگان از فرقه رجوی و همصحبت های قدیمش همه از اقصا نقاط دنیا آمده بودند برای آخرین خداحافظی با کسی که فرقه واجبارات بنده ساز آن را برنتابید و بر علیه آنها ساکت ننشست . فیلم های این مراسم بزودی در همین سایت منتشر خواهد شد , یادش گرامی و روحش شاد و به امید رهایی فرزندانش امیر و نصرت از چنگال فرقه رجوی . یاران موافق همه از دست شدند درپای اجل یکان یکان هست شدند بودیم به یک شراب در مجلس عمر یک دور زما پیشترک مست شدند عکسها در ادامه مطلب
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مراسم تشیع پیکر زنده یاد هادی
شمس حائری
ایران انترلینک هفتم یونی 2012 http://www.cibloggers.com/?p=11887
امروز هفتم ژوئن از ساعت یازده صبح مراسم تشیع پیکر زنده یاد هادی شمس حائری با حضور خانواده , دوستان و یارانش وایرانیان مقیم هلند در شهر خرونینگن هلند با اشک و احساسات پاک حاضران برگزار شد , این برنامه که ساعت هشت شب ادامه داشت با موجی از همدردی ها و ترانه و بازگویی خاطرات وهمخوانی حاضران با فیلم زنده یاد که ترانه مرغ سحر را میخواند همراه بود, یاران و دوستانش و جدشدگان از فرقه رجوی و همصحبت های قدیمش همه از اقصا نقاط دنیا آمده بودند برای آخرین خداحافظی با کسی که فرقه واجبارات بنده ساز آن را برنتابید و بر علیه آنها ساکت ننشست . فیلم های این مراسم بزودی در همین سایت منتشر خواهد شد , یادش گرامی و روحش شاد و به امید رهایی فرزندانش امیر و نصرت از چنگال فرقه رجوی .
یاران موافق همه از دست شدند درپای اجل یکان یکان هست شدند بودیم به یک شراب در مجلس عمر یک دور زما پیشترک مست شدند
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مراسم خاکسپاری آقای هادی شمس حائری
پیام رهایی 04.06.2012
پیام های تسلیت درگذشت آقای هادی شمس حائری
همایون کهزادی - ایران یاران 05.06.2012
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای هادی شمس پدر دلسوز و مهربان
نسرین ابراهیمی 04.06.2012
از شنیدن خبر درگذشت آقای هادی شمس به واقع شک و بسیار متاثر شدم و در لحظه به رجوی لعنت و نفرین فرستادم که چطوری زندگی انسانهایی که تنها گناهشان آزادی خواهی برای مردمشان بوده ازآنها به شیوه های مختلف گرفت, در لحظه چهره اقای هادی را تصور کردم که با نگرانی و ترس و دلهره از من پرسید که نصرت دخترش در چه حالی است و آیا نصرت هم جز دخترانی است که سازمان آنها را وادار به برداشتن رحم خود کرده اند و یا نه ؟ آقای شمس به واقع یک پدر دلسوز و مهربان بود و من در چند مرتبه ای که ایشان را دیدم این را درچهره ایشان دیدم . و همینطور یاد نصرت دختر ایشان افتادم که یکی از اسرای قلعه الموت هستند , من به خوبی به یاد دارم در یکی از قرارگاهها به نام باقرزاده بودیم که ما را برای نشستهای شستشوی مغزی به آنجا برده بودند و قرار بود تا 2 ماه در آنجا باشیم . نصرت هم یکی از کسانی بود که تازه مجاهدین او را گول زده بودند و به اشرف آورده بودند و گفته بودند که بعد از اینکه مادرش را دید او را به اروپا بر می گردانند ولی متاسفانه او را مثل خیلی های دیگر به زور نگه داشتند , نصرت و الان محمدی (الان دختر 16 ساله ای بود که سازمان او را به بهانه دیدار با پدر و مادر در اشرف گول زد و به اشرف اعزام کرد و بعد هم به او گفتند که امکان بازگشت به اروپا وجود ندارد و ما همه شاهد مخالفتهای آلان بودیم که نمی خواست در اشرف بماند ولی سازمان به زور او را نگه داشت و بعد هم وقتی دیدند که مصمم به رفتن است به عقیده من او را کشتند که به قول سازمان از خونش به عنوان شهید استفاده کنند ولی حکایت دیگر این است که او از فشار خودکشی کرد ولی اعتقاد من این است که او را کشتند به خاطر اینکه از نزدیک شاهد پروسه آلان بودم ) با هم خیلی دوست بودند و به یاد دارم که نصرت عکس پدرش را در کمدش گذاشته بود و به مسئولین گفته بود که کسی حق ندارد به پدرش حرفی بزند . به اصطلاح فرمانده الان و نصرت فردی به نام شیدا طاهری بود و من شاهد داد و بیدادهای شیدا طاهری بر سر نصرت بودم که چگونه از او می خواست که عکس داخل کمدش را سریع پاره کند . الان را هم می دیدم که به نصرت دلداری می داد و از طرفی هم آلان به خاطر نصرت داد و بیداد می کرد که مگر نصرت چه اشتباهی کرده که اذیتش می کنید .
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هادی شمس را می شناسی؟!
مهدی خوشحال ـ ایران فانوس 04.06.2012
ساعت پاسی از نیمه شب گذشته و من در مقابل آن زن فرمانده، می گریستم. او سپس برای ترساندنم، گریزی به اردوگاه رمادی زد و به یاد سرگذشت تلخ یکی از جداشدگان از سازمان، رو به من گفت، این هادی شمس را که می شناسی؟ جواب دادم، نه. دوباره با عصبانیت گفت، این برادر، ولی حالا باید نابرادر گفت...! آن زن سعی می کرد مرا از شناختن و نزدیک شدن به سرنوشت هادی بترساند، ولی همین تلقین و تشر، مثل همیشه معکوس از آب درآمد، به ویژه این که من نیز با لجاجت و ماجراجویی، در دل طلب می کردم تا روزی کسی را که این همه سازمان با او مشکل دارد و یک ماه قبل، برادر و حال نابرادر شده است را از نزدیک بشناسم که خوشبختانه این آرزویم مثل بسیاری از رویاهای دیگرم، مستجاب شد و من به مدت دو سال بعد مجدداً با اسم هادی شمس، آشنا شدم.
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با دلی آگنده از غم و اندوه ازمیان ما رفت.
مهرداد ساغرچی ـ ایران فانوس 04.06.2012
حدود یکسال پیش در شهر کلن آلمان در برنامه ای شرکت کرده بودم.درفاصله برنامه که تنفسی پیش آمده بود نگاه سنگینی را روی خودم حس کردم. وقتی دقت کردم یک زوج سالخورده را کنار میزی دیدم که نگاهشان ازمن برداشته نمیشود.پیرمرد را میشناختم چون عکس ونوشته هایش را دیده بودم .نزدیک رفتم وسلام کردم.آقا هادی به همراه همسرش بدون مقدمه از من پرسیدند که چند وقت است که توانستم اززندان فرقه رجوی آزاد بشوم.وقتی شنیدند که من خیلی زمان کوتاهی است که خارج شدم بدون مقدمه گفتند از امیر و نصرت من خبری داری؟ برای لحظاتی مغزم کار نمیکرد و نمیتوانستم باور کنم این زوج همان والدین امیرونصرت جوان دربند فرقه هستند..بیشتر به آن چهره های شکسته و غمناک و دردمند پدر بزرگ اون بچه ها میخورد اما بعد بلافاصله به یاد آن دو افتادم و گفتم بله من امیر را ازنزدیک میشناسم وسعی کردم خیلی خوب و خیلی زیاد ازاونها تعریف کنم.دریک لحظه مابین حرفها از نزدیک طوری که کسی متوجه نشود گفت بنظرت ممکن است یک روز بتونم امیر یا نصرتم را ببینم وآیا امکان دارد آنها هم مثل شما فرارکنند؟؟نمیدانستم چه بگویم پیرمرد از اندازه و وزن و شکل و روحیه فرزندانش میپرسید ومیگفت آیا فرزندانش فکرمیکنند که ما چطور والدینی هستیم؟؟نمیدانستم چه بگویم؟؟تنها به ذهنم زد بگویم که فرقه هرکاری که توانست کرد که بتواند همه اعضا به خانواده به دیده دشمن نگاه کند ولی موفق نشد.اما به اونگفتم که رجوی چقدر ازنام هادی شمس هائری ترس ووحشت داشته و به اجبار نام خانوادگی فرزندان هادی را عوض کرده و بچه ها هم به ناچار تن داده اند..وبه بچه ها آنقدر از بدی و نفرت نسبت به والدین گفته که فرزندانش در جمع جرات گفتن اینکه پدر ومادری منتظر دارند ندارند... به او گفتم که هرچقدر هم سمپاشی بیشتر میکند ولی خانواده وپدر ومادر چیزی نیست که بتوان آنرا دزدید وبعد سکوت او و آهی که از پدری خسته ومردی که زجر و درد سالیان مبارزه و تبعید از یک سو و غم وسوز دیدار فرزند از سوی دیگر او چنان ضعیف و بیمار کرد که نهایتا باید با این همه درد و رنج با ما خداحافظی کند. این فقدان بر ما که کمی بیشتر میتوانیم چنین دردهائی که بیش از بیست سال است نتوانستیم خانواده و دوستان را ببینیم بسا دردناک تر است...به امید روزیکه همه این دردها و سختی ها پایان یابد...با آرزوی سلامتی برای خانواده و همه عزیزان خانواده شمس هائری آرزو میکنم که روحش درشادی وآرامش باشد.
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست ... هادی شمس حائری ، کوه استوار در مقابل استبداد و فرقه گرایی از میان ما رفت
هیئت تحریریه کانون ایران قلم 03.06.2012
هادی عزیز از میان ما رفت، اما رفتن او نیز با پیام بود. چهره نحیف اما مصمم او در روزها و هفته های اخیر نشان از اراده پولادین این قوی مرد دریا دل داشت. هادی عزیز همیشه لبی خندان داشت، اما در درونش آتش گداخته ای وجود داشت که هر روز او را شکسته تر می کرد. آن آتش گداخته چیزی جز به اسارت بردن فرزندان و خانواده وی توسط فرقه رجوی نبود. دیروز وقتی به همراه سایر یاران برای آخرین بار با پیکر هادی خداحافظی کردم و بوسه ای بر پیشانی اش نهادم و اشک حسرت از نبود او ریختم، یاد روزهایی می افتادم که هیچگاه در سخت ترین شرایط خللی در عزم و اراده استوار وی در نبرد با استبداد و فرقه گرایی پیش نمی آمد، هر چند که فرزندان عزیزش امیر و نصرت در گروگان فرقه رجوی بودند.
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
آری ، با نهایت تاسف در سحرگاه اول یونی 2012 برابر با 11 خرداد 1391 یار و همرزم گرامی ، پیر سالخورده شکست ناپذیر ، رنج کشیده سالیان ازبی رحمی زمانه ، مرد زندانهای شاه و رجوی ، پیشتاز همه رهاشدگان و منتقدین فرقه مجاهدین، آقای هادی شمس حائری این جهان فانی را به سوی دیار باقی بدورد گفت.
او که در اوان جوانی در سالهای 1340قدم در راه مبارزه با استبداد و آزادی مردم ایران گذاشت فعالیت های سیاسی خود را با حزب ملل اسلامی آغاز کرد چندی نگذشت که به زندان شاه افتاد و سالیان زیادی را در سیاه چال های شاه بسر برد . وی سپس در زندان با جنبش مجاهدین آشنا شد و بعد از آزادی قعالیت های خود را با این جریان ادامه داد. هنوزمدتی نگذشته بود که پس از خیمه شب بازی رجوی در انقلاب باصطلاح ایدولوژیک به مطامع قدرت پرستی وی پی برد واز اولین کسانی بود که در مقابل رجوی ایستاد و از این جریان ارتجاعی که اکنون وابسته نیز شده بود اعلام جدایی کرد . اما شقاوت رجوی تا به آن حد بود که در این میان همسر و 2 فرزند وی را به گروگان گرفت و هادی شمس حائری را روانه کمپ رمادی عراق کرد.
هادی شمس حائری با مشقت های بسیار خود را به کشور هلند رساند و در آنجا بود که کتاب ارزشمند " مرداب " را که بیان مناسبات برده داری نوین رجوی است را نوشت و در زمانی که بسیاری دامن عافیت پوشیده و در گوشه ای خزیده و خاموش بودند هرگز خاموش ننشست هر چند در این مسیر پیوسته مورد حمله و اتهام بی رحمانه سازمان مجاهدین قرار میگرفت اما مسیر سخت و صعب جنگ با ارتجاع نوین رجوی را سرفرازانه ادامه داد و سمبل رها شدگان معترض و عصیان گر علیه رجوی گردید.
هادی شمس حائری تا پایان عمر هرگز موفق به دیدار فرزندان اش که توسط مجاهدین به گروگان گرفته شده بودند ، نشد و رجوی برای به زانو درآوردن این پیر سخت کوش و عصیان گر هر چند وقت یکبار در تلویزیون خود فرزندان وی را وادار میکرد که به پدر خویش اهانت کنند . او سرشار از مهر پدری از این دنیا رفت ولی در مقابل رجوی سر خم نکرد هرچند که20 سال را در غم دیدار فرزندانش طاقت فرسا سپری نمود .
بی تردید شمس حائری جایگاه ویژه ای در تاریخچه مبارزاتی مردم ایران داشته و خواهد داشت و در رنج و تلاشی ادامه دار برگ های زرینی را بر دفتر افشای فرقه ارتجاعی و خشونت طلب مجاهدین در راستای رهایی مردم ایران افزود و سمبل و نشانی گردید از مقاومت ها و اعتراض هایی ادامه دار که خواب را از چشمان رجوی ربوده است و تردیدی نیست که راه و رسم شمس حائری ها در جنبش حق طلبانه ناراضیان و قربانیان این فرقه خشونت طلب ادامه خواهد یافت.
غم از دست دادن یار و همراه و همرزم گرامی را فراموشی ناپذیر و برای روح شاد و سرفراز عزیز از دست رفته آرزوی رحمتی پر قدر و برای بازماندگان خاندان گرامی ایشان صبر وبردباری آرزو میکند و از کلیه دوستان و عزیزان دعوت می کند که در روزهای چهارشنبه و شنبه آینده در برنامه هایی که به مناسبت خاک سپاری و یابود هادی عزیز برگزار خواهد شد ، یاد و راهش را گرامی بدارند . جایش پیوسته سبز ، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
هیئت تحریریه کانون ایران قلم
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تسلیت آقای شهروز تاجبخش بمناسبت درگذشت آقای هادی شمس حائری
من شمعم شمع شبانه ... در کمال اندوه خبر درگذشت دوست گرامی مان ، آقای هادی شمس حائری از فعالین سیاسی سرشناس کشورمان را در خبرها خواندم . بی اختیار به یاد ترانه شمع شبانه افتادم که آقا هادی از سر دلتنگی برای فرزندان اسیرش در فرقه رجوی ، امیر و نصرت خوانده بود ، و باز به یاد روزی افتادم که ایشان را برای اولین بار دیدم که با چه نگرانی آمیخته با امیدی ازفرزندش امیر ميپرسید . هنوز نبودن آقا هادی در میانمان را باور نمیکنم . او برای من و بسیاری از دوستانمان سمبل روحیه ، امید و مقاومت و همیشه بشاش و گشاده رو، یار و پشتیبان همه جداشدگان بود ، افسوس که نتوانست پس از تمام تلاشهای بی وقفه اش فرزندانش اسیرش در چنگال رجوی را ببیند هرچند تا آخرین لحظات این آرزو را با خود داشت آرزویی که به او نیرو داد که شش سال با بیماری سرطان دسته و پنجه نرم کند و از پای ننشیند ؛ بهزاد علیشاهی عزیز در مورد ایشان نوشته بودند : '' آقا هادی از آن دست آدمها بود که بی وقفه زندگی کرد و خوب هم زندگی کرد، برای اعتقاداتش جنگید، تلاش کرد و کوتاه نیامد. اصولی داشت که روی آن با هیچ کس و هیچ جا معامله نکرد، از زندانهای شاه تا اردوگاههای عراق را پشت سر گذاشت، به طمع قدرت و مال و به ولع جاه و جلال دست رد زد و شکوه سختی و مرارت کشیدن و پایبند ماندن بر اعتقاداتش برایش کافی بود. اگر می مانست کماکان خاری بود در چشم فرقه گرایی مجاهدین و استبداد و انحصارطلبی رهبری این فرقه و حالا که رفت باز هم خاری است درچشم همانها که باید، چرا که ما امروز مصمم تریم. '' آری ، آقا هادی حتی با رفتنش نیز خاری است در چشم همانها که باید . ما امروز مصمم تر ادامه میدهیم و رجوی باید همیشه کابوس افشاگری جداشدگان را با خود داشته باشد . سوگ این عزیز از دست رفته را به همسرگرامی شان خانم محبوبه براتی و فرزندانش امیر و نصرت و آرش و دیگر بازماندگانش در ایران تسلیت می گویم.
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درگذشت آقای هادی شمس حائری+ تعدادی از پیامها.
... با کمال تاسف دوست گرامیمان آقای هادی شمس حائری در بامداد روز اول یونی بر اثر بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت. هادی شمس که از فعالین سیاسی و سرشناس کشورمان محسوب می گردد تا واپسین لحظات زندگیش منتظر آزادی و دیدار فرزندانش امیر و نصرت در عراق بسر می برد. آرزوئی که به او نیرو داد که شش سال با بیماری سرطان دسته و پنجه نرم کند و از پای ننشیند. سوگ این عزیز از دست رفته را به همسر مهربان خانم محبوبه براتی و فرزندانش امیر و نصرت و آرش و دیگر بازماندگانش در ایران تسلیت می گوئیم. مراسم خاکسپاری این عزیز گرامی در روز چهارشنبه ۶ یونی در خرونینگن برگزار می گردد. ساعت دوازده و پانزده دقیقه حرکت از haren به محل دفن در selwerdhoof ساعت دو ونیم ظهر مراسم در محل دفن و بعد از آن تجمع در کلیسای ایرانیان در خرونینگن ...
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پیام رهایی، دوم ژوئن 2012
با کمال تاسف دوست گرامیمان آقای
هادی شمس حائری در بامداد روز اول یونی بر اثر بیماری سرطان دار فانی را
وداع گفت.
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمد کرمی:
بابا احمد شنیدم رفتی سفر چه بی خبر
در سال 1370 شخص مسعود رجوی درنشست
عمومی که بیش از 5000 نفر حضور داشتند بابا احمد را به محاکمه کشید . جرم
وی این بود که انقلاب دست ساز مریم قجر عضدانلو را قبول نداشت و علنا به
چالش کشیده بود . رجوی به این شکل می خواست او را درجمع خورد کند ، از طرفی
وادار کند که کوتاه بیاید و مریم قجر و دست آورد آن را بپذیرد ، با جواب
های تیزی که داد پوزه رجوی در آن نشست به خاک مالیده شد
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نادر نادری:
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران از سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
فوت جانسوز دوست عزیزم هادی شمس عزیز را قبل از همه به خودم و تمام دوستان رها شده از چنگال رجوی را تسلیت می گویم چون رهائی خودم و دیگر دوستان از اسارت رجوی را مدیون تلاش ها و زحمات بی وقفه هادی عزیز هستیم که بهترین لحظات زندگیش را وقف رهائی ما ها کرد آن هم در زمانی که کسی جرعت در افتادن با رجوی و نیرو های گشتاپویش در خارج کشور را نداشت هادی عزیز به تنهائی با این مکار و مکاره و تمام امکاناتش در اروپا چنگ در چنگ شد . که رهائی افرادی مثل من مدیون عادی عزیز هستیم. روحش قرین رحمت باشد . فوت عادی عزیز را به همسر گرامیش تسلیت گفته و از خداوند برای ایشان طلب صبر می کنم وغم آخر ایشان باشد و ما را هم در غم فقدان هادی عزیز را شریک بداند. و همچنین به امیر و نصرت عزیز فرزندان گرامیش که در اسارت رجوی می باشندتسلیت می گویم و امیدوارم که هرچه زودتر از چنگال رجوی ها رها شوند .که این تنها آرزوی هادی عزیز بود در این دنیا رهائی ودیدار فرزندانش که هر بار فرصتی می شد و در مورد امیر و نصرت حرفی می زدن با چه عشق واحساس پدری بیان می کردن به امید رهائی این دو یادگار هادی عزیز . روحش شاد و قرین رحمت . نادر نادری . فرانسه
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایران دیدبان:
تسلیت درگذشت آقای هادی شمس حائری متأسفانه باخبر شدیم که آقای هادی شمس حائری، انسان آزادهای که سالها، عاشقانه و خستگی ناپذیر با افکار جاهلانه و غیرانسانی فرقه رجوی، مبارزه روشنگرانه داشت، دار فانی را وداع گفت. ایران دیدبان این مصیبت را به خانواده، دوستان و بازماندگان ایشان تسلیت میگوید، از درگاه خداوند بزرگ برای ایشان رحمت، مغفرت و درجات و برای بازماندگان ایشان صبر آرزو داریم.
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایران سبز:
پیام تسلیت درگذشت هادی عزیز. ما دوستان وهمکاران انجمن ایران سبز فقدان دوست گرامی هادی شمس حائری را به خانواده ایشان بویزه همسر با وفای ایشان خانم محبوبه براتی که تا اخرین لحظات زندگی پر امید هادی عزیز تکیه گاه محکمی برای ایشان بودند تسلیت میگوئیم وبرای وبازماندگان ودوستان وی آرزوی صبر وبردباری داریم. هادی عزیز همواره پر امید بیش از سه دهه در مبارزه علیه استبداد و استتثمار وفرقه گرایی فعالانه شرکت داشت و در این مسیر فرزندانگرامی اش امیر و نصرت اسیر دست هیولای فرقه رجوی شد . هادی عزیز با امید به دیدار فرزندان اسیرش به مدت شش سال با هیولای سرطان نیزچنگ در چنگ بود و روز جمعه 12خردادماه برابر با یکم یونی از میان ما پر کشید . یادش گرامی راهش پر رهرو . همچنین لازم میدانیم از زحمات وتلاشهای بیدریغ یار ویاور همیشگی هادی ؛آقای مسعود جابانی که جای خالی فرزندان اسیر هادی عزیز را برای وی پرکرده بود و بویژه طی این شش سال پروانه وار در کنار هادی بسر برد تقدیر ویژه به عمل آوریم و درگذشت هادی عزیز را به ایشان تسلیت میگوئیم.
در همین رابطه .......
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رضا اسدی: در فراغ دوست
رفتی ز چشم و مانده به جا ماجرای تو
هادی شمس حائری، سمبل فرهیختگی،مهربانی، انسان دوستی، صبر و استقامت در ساعت شش صبح روز جمعه دوازده خردادماه ۱۳۹۱شمسی از میان ما رفت.
مرگ یک دوست نه تنها افسرده و نا
امیدمان نخواهد کرد، بلکه به ما خواهد آموخت تا هرچه بیشتر به زندگی
امیدوار گردیم، برای جهش به سوی ترقی و تکامل تلاش نماییم، بر کسب آزادی ها
و حقوق انسانی خویش بکوشیم. فقدان دوست گرامی، آقای هادی شمس حائری را به همسر، فرزندان و دوستانش تسیلت عرض میکنم.
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فریاد آزادی:
تسلیت به مناسبت درگذشت هادی شمس
حائری
در همین رابطه ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بهزاد علیشاهی ، کانون وبلاگ نویسان مستقل ایرانی:
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |