_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________

" کانون ایران قلم"

iran_ghalam@yahoo.de

www.iran-ghalam.de

نامه سرگشاده به مسعود رجوی

رهبری مادام العمرتان رو به زوال ا ست

14.08.2013

شهروز تاج بخش

ایران قلم

 

قبل از هر سخنی باید بدانید که من و دیگر جداشدگان ازسازمانی که شما آن را به یک فرقه مذهبی مافیایی تبدیل کرده اید به روشنی شرایط شما را از منظر آسیب های روانی که با آن دست به گریبانید درک می کنیم .ذهن بیمار و متوهم شما در تعارض آشکار با واقعیت های سرسخت بیرونی قرار گرفته است و برآیند آن که تهاجم پرخاشگونه و با ادبیاتی لمپنی و سخیف به منتقدان و حتی اعضای اسیر در تشکیلات فرقه خودتان است ، نه با هیچ منطق اخلاقی همخوانی دارد و نه با ادعای کسی که خود را رهبرعقیدتی و منزه از آلایش ها میداند .

گویا در نشستی که اخیرا برای اعضای کمپ موقت لیبرتی برگزار کرده اید با ابراز نارضایتی از نیروهایی که به آلبانی و آلمان رفته اند و دیگر خط تشکیلات شما را نمی خوانند گفته اید :

 "هر کس میخواهد برود میتواند گورش را گم کند ".

آیا شما التفات دارید که مخاطب شما انقلابیونی هستند که بهترین سالهای عمر خود را به صورت شبانه روزی به امید بهروزی ملت ایران در اختیار شما و فرقه متبوعتان قرار داده اند و از هست و نیست خود گذشته و در مقابل خانواده های خود ایستاده اند و حداکثر فداکاری را انجام داده و هیچ برای خود نخواسته اند ؟

واکنون که به دلیل خیانت ها و خط مشی کاملا غیراصولی شخص شما که تنها تصمیم گیرنده بوده اید فرقه تان در بن بست مرگبار قرار گرفته این افراد نه تنها حق هیچگونه سؤال و بازخواستی ندارند بلکه باید گورشان را گم کنند ؟

آری شما در شرایط بسیار وخیمی گرفتار شده اید و قبل از هر چیز آنچه آزارتان میدهد رو به زوال رفتن رهبری مادام العمرتان است ؛ قدرتی پوشالی که برای حفظ آن و ادامه حیات خفیف خائنانه خود از هیچ چیز فروگذار نکردید ، به هیچ کدام از اصولی که از آن دم میزدید پایبند نبودید و هیچ حریم و حرمتی را پاس نداشتید .

این که دیگر نیاز به یاد آوری ندارد که در کشورهای پیشرفته که  توانایی اجرای دمکراسی را دارند رهبری هر حزب و جریان سیاسی هر چند سال یکبار به رای گذاشته شده و عوض می شود و هر گاه که اشتباهی صورت گیرد ، این رهبر آن جریان و حزب است که پاسخگواست و عذر خواهی می کند وا در صورت لزوم استعفا می کند . آیا این بدیهیات را نمی دانید ؟!!

البته که خوب می دانید در جهان امروز چه خبر است و این همه سانسور اخبار و ایزوله کردن اعضای اسیر در تشکیلات فرقه نیز به همین دلیل است .و اگر تشکیلات شما را فرقه خطاب می کنم دقیقا تعریفی علمی و نتیجه همین نمودهای فرقه گرایانه است . در دنیای امروز رهبری مادام العمر مساوی دیکتاتوری است و نتیجه ای جز اضمحلال نخواهد داشت . این منطق تاریخ است ، منطق علم است و منطق تکامل .

گرچه به شخصه شما را در منجلاب غرور و خودبینی غرق تر از آن می بینم که امیدی به نجاتتان باشد  اما شرط بلاغی است رو به شما و افکار عمومی که البته همیشه درست قضاوت می کنند .

اگر به اشتباهات شما و انتقاداتی که وارد است بپردازم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود اما در همین کوتاه مجال اشاره ای مختصر می کنم به نکاتی اخیر و نه خیلی دور،شعارهائی نظیر : مبارزه با امپریالسیت جهانخوار؛ سلاح ناموس مجاهد خلق هست ؛ پیش به سوی جامعه بی طبقه توحیدی؛ اشرف شهر شرف؛ رهایی زن و آزادی و بلاخره این بهانه جوئی های اخیرتان که باعث توقف روند جابجائی و انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی شده است که با شعار های پوشالی تحت عنوان حمایت از بیماران اشرف و اموال آنها و خواستار شدن امکانات رفاهی برای آنان در کمپ ترانزیت لیبرتی صورت گرفته است .

واقعیت این است که اولاً همه این عوام فریب‌ها همگی پوچ و بی اساس بوده و فقط برای بقای خودت و ارضای قدرت طلبی ها و هوس رانی هایت بوده وهست و همین و بس .

در زمان سرنگونی صدام حسین پدر خوانده خودتان تعدادی از نیروها را به کشتن دادید تا راحتر بتوانید مریم عضدانلو را فراری دهید و خودتان را از دیده ها پنهان و در سوراخ موش قایم شوید . وبعد از سقوط صدام هم تعدادی را به بهانه حفظ اشرف به کشتن دادید . و مهمتر از همه این مواردی که برشمردیم بهترین سرمایه افراد که عمرشان هست و بهترین دوران عمرشان هم که دوران جوانی شان هست را از آنان گرفتید و اکنون تعدادی پیر و سالخورده شده اند که با راه اندازی خیمه شب بازی انقلاب مریم و راه اندازی نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی حسابی مورد مغز شوئی قرار داده‌اید و با راه اندازی طلاق های اجباری آنان را از حق داشتن زن و فرزند محروم کرده اید و حتی آنها را از ملاقات با خانواد ها ی شان محروم کرده و خانواده های ایشان را با بی شرمی و وقاحت خاص خودتان مزدور خطاب می کنید

این در حالی است که خودتان تاکنون سه بار ازدواج کرده و بیش از صدها زن را در تشکیلات جهنمی تان به عقد شخصی خود درآورده و بعضا با آنان هم بستر شده‌اید این‌ها تنها گوشه‌ای از هزاران جنایت شما به عنوان خود ساخته رهبر انقلاب !! و تنها آلترناتیو !! است. شما در مورد رابطه جنسی با زنان نگون بخت مردان مجاهدین چه توضیحی دارید؟

 

اساسا چه توضیحی می توانید داشته باشید؟

 

يكبار در نشست گفتيد اگر قبول كنيم كه آمدن به عراق اشتباه بوده است پس بايستي جنگ مسلحانه را هم رد كنيم، بايستي سي خرداد را هم رد كنيم و پس فاز سياسي را هم بايستي رد كنيم. اكنون گام به گام به اين اشتباهات مي رسيد. آمدن به عراق اشتباه بود را قبول كرديد. جنگ مسلحانه را هم قبول كرديد كه اشتباه بود. پس به اين نتيجه مي رسيم كه سي خرداد هم اشتباه بوده است. اكنون پس اين سئوال پيش مي آيد كه كاركرد مجاهدين طي سي سال گذشته چه بوده است؟ به كشتن دادن بيش از صدهزار نفر انسان؟ آواره كردن هزاران نفر؟ بي خانمان كردن هزاران نفر؟ متلاشي كردن هزاران خانواده در ايران؟ مسئول اين همه جنايت با كيست؟

خودتان هم شجاعت پذیرش خطا های خود را نداشته وهمواره نه تنها از پذیرش مسئولیت این اعمالی که مرتکب شده اید سر باز زده و طفره رفته اید بلکه با شیادی و رندی و دجالیت خاص الخاص آنها را به گردن نیروهای اسیر و بخت برگشته انداخته‌اید و همیشه در نشستها می گفتید که بخاطر کم کاری و نکرده های نیروها بوده که چنین! و چنان !شده است

راه چاره‌ای ندارید که دست ازخشونت طلبی و حادثه آفرینی برداشته و برای بقای عمر ننگین و ذلیلانه بیش از این تلاش نکنید . تا چند صباحی دیگر دادگاه عادلانه در انتظار شماست و دور نیست که خود را پشت میز محاکمه همان خلق قهرمان یافته و پاسخگوی هزاران جنایت و خیانت خواهید بود .

 

آلمان

شهروز تاج بخش

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نگاهی به افشاگری های آقای قصیم

05.08.2013

شهروز تاج بخش

ایران قلم

” ما نمی توانیم با این کارها و رویکردها موافق باشیم. می رویم ، چون دیگر نارضایتی و ندای اعتراضِ شأن و وجدانمان بر سکوت و صبرمان چیره شده. نمی توانیم در پیشگاه ملت ایران و افکار عمومی و تاریخ به عبارت دیگر نزد وجدان خویش پاسخگوی سیاستها، رویکردها، کنش و واکنشهایی باشیم که در بحث، تصمیم و اجرای آنها مشارکتی نداشته ایم.”
« قسمتی ازمتن استعفای آقایان قصیم و روحانی »


به دنبال انتشار بیانیه استعفای آقایان محمدرضا روحانی و کریم قصیم شورای ملی مقاومت از برگزاری اجلاس فوق العاده خبر داد و بلافاصله بیانیه جدایی این دو عضو شورا را به افشاگری های اخیر ایرج مصداقی، علی ناظر، و اسماعیل وفا یغمایی گره زده و آن را در امتداد یک توطئه از پیش طراحی شده ارزیابی کرد! که مثل همیشه پای جمهوری اسلامی و همچنین رابطه نامبردگان با ایران به میان کشیده و به این ترتیب به جای پاسخگویی به پرسش های روحانی و قصیم صورت مسئله مورد تعرض قرار گرفته و لوث شود.
در این که جدایی آقایان روحانی و قصیم بی ارتباط با سایر ریزش ها و چالش ها نبوده و نیست شکی نیست؛ اما این ارتباط بر خلاف برخوردهای کلیشه ای مجاهدین به این معنی نیست که این افراد دست به یکی کرده اند تا به ادعای شورا ، رژیم را از سقوط نجات دهند و یا مقاومت ساکنان کمپ موقت لیبرتی را بی اثر کنند و به مقاومت ضربه بزنند. بلکه این اتفاقات نتیجه متراکم شدن تضادها است که به هر حال در نقطه ای باید بیرون بزنند؛ و بدیهی است این اتفاق هر زمان دیگری هم رخ می داد جز این واکنشی همراه نداشت.
در این میان راهی که جناب آقای قصیم در افشاگری مناسبات درونی شورای رجوی درپیش گرفتند جای قدردانی و تأمل دارد .
ای
ـ ایشان با اشاره به سانسور در سازمان مجاهدین و شورا ، بی محتوا بودن شعارهای رجوی مبنی بر آزادی خواهی وعدالت جویی و انتقاد پذیر بودن را مورد تاکید قرار داده اند از جمله این که در مناسبات سازمان سانسور شدید حاکم کرده است و نیروها از حق گوش کردن به یک را دیوی دیگر و یا داشتن اینترنت محروم هستند ؛ تا مبادا در معرض اخبار واقعی قرار بگیرند و لذا نیروها بدستور رجوی مجبور هستند تنها به اخبار سانسور شده و دست چین شده گردانندگان این تنها رسانه سازمان گوش کنند.
ـ درقسمت دیگری از مصاحبه خود به حمایت و همراهی سازمان با گروههای اپوزیسیون دولت سوریه اشاره کردند که این گروهها بعضا مذهبی های افراطی هستند و این با شعار جدایی دین از سیاست سازمان منافات دارد این همراهی سازمان با گروههای مذهبی و افراطی و تروریستی سوریه بخاطر اعتقاد نداشتن سازمان به این شعار هست و از طرف دیگر پایبندی این سازمان را به خشونت گرایی نشان می دهد.
ـ اقای قصیم به بسته بودن درب سازمان بر روی ایرانیان ازاده و شخصیتهای مبارز ایرانی و اغوش باز این سازمان بر روی شخصیتهای خارجی وبطور خاص سیاست مداران امریکایی اشاره کرده و گفته که به گفته خود سران سازمان در این مراسم سی خرداد بیش از ششصد شخصیت خارجی را با خرج های کلان اورده بودند ولی حتی یک شخصیت ایرانی حضور نداشت
ـایشان به وضعیت حقوق بشر اشاره ای کوتاه کرده اند که چطور سازمان در مسایل فردی و خصوصی افراد دخالت کرده و انها را افشاء می کند و نیز زن ستیزی رجوی و در این رابطه گفتند که وقتی اقای فیلابی به عنوان رئیس کمیسون ورزش شورا پیشنهاد کرد که ورزش زنان هم همانند ورزش مردان در تلویزیون سازمان پخش شود سران سازمان قبول نکردند
ـ همچنین اقای قصیم در این مصاحبه اشاره کردند به عدم حمایت سازمان از جنبشهای اجتماعی مثل جنبش کارگری و معلمان و زنان و دانشجویان و ... انتظار حمایت از جنبشهای اجتماعی و حرکتهای مردمی ایران از این سازمان فرقه گرا و وابسته گرا انتظاری غیر واقعی و واهی هست ؛ چرا که رجوی اصلا اعتقادی به مردم ندارد
در جایی دیگر به عدم شورایی بودن ارگان دست ساز رجوی اشاره میکند که خود نکته قابل اشاره ایست .در سیستمی که نام شورای ملی مقاومت را یدک می کشد هیچ مناسبات شوایی حکمفرما نیست و دبیر خانه شورا هم بعنوان دفتر رجوی بوده و نظرات اورا تحت عنوان اطلاعیه های شورا منعکس می کند و این دست ساخته رجوی نه نشانی از شورا دارد ، نه از ملی و نه از مقاومت . تنها " شیر بی یال و دم و اشکمی " است که رجوی میخواهد با باد کردن آن مقدمات مزدوری خود را در محضر اربابان جنگ طلبش فراهم کند .
اینها گوشه هایی از افشاگری های آقای قصیم بود که البته سالیان است اعضای جداشده از فرقه رجوی به زبان های مختلف آن را فریاد کرده اند .باید شجاعت آقای قصیم را ستود که بی ترس از رژیم مال شدن از سوی مجاهدین به بیان انتقادات صریح و به حق خود پرداخته و امید که الگویی باشند برای دیگر همقطارانشان در شورای رجوی که تا دیر نشده راه خود را از راه دشمنان مردم ایران جدا کنند و به فعالیت مستقل بپردازند .
اما آنچه که به مجاهدین و مسیری که در پیش گرفته اند بر میگردد تا زمانی که مسعود رجوی در راس امور سازمان قرار دارد ، بوی بهبود از اوضاع مجاهدین شنیده نخواهد شد .
شهروز تاج بخش
آلمان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است

مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد