_________ استفاده از مطالب اين سايت با ذکر منبع بلامانع است _________
" کانون ایران قلم"
iran_ghalam@yahoo.de
نامه سرگشاده کانون ایران قلم به آقای استرون استیونسون + ترجمه انگلیسی شما در حالی از وضعیت انتخابات و عدم دموکراسی در عراق ابراز نگرانی کرده اید که همزمان از یک سازمان غیر دموکراتیک و غیر سیاسی وفرقه گرا تحت نام سازمان مجاهدین حمایت می کنید
13.05.2014 ایران قلم حضور محترم جناب آقای استرون استیونسون رییس هیات رابطه با عراق در پارلمان اروپا چندی پیش در سایتهای سازمان مجاهدین بیانیه ای از قول شما منتشر گردیده بود که در آن نسبت به غیر دموکراتیک بودن انتخابات عراق و سرنوشت مردم عراق و دخالتهای حکومت ایران در عراق ابراز نگرانی شده بود . کانون ایران قلم که متشکل از کادرهای با سابقه بیش از ۲۰ سال در سازمان مجاهدین هست که اکنون از این سازمان جدا شده و بعنوان منتقد این سازمان در کشورهای غربی به فعالیت حقوق بشری مشغول هستند در رابطه با این بیانیه ای که منتسب به شماست نکاتی را لازم دانست که یاداوری نماییم. یکم: شما در حالی از وضعیت انتخابات و عدم دموکراسی در عراق ابراز نگرانی کرده اید که همزمان از یک سازمان غیر دموکراتیک و غیر سیاسی وفرقه گرا تحت نام سازمان مجاهدین حمایت می کنید و حرفهای تکراری و دیکته شده آنها تحت نام بیانیه از طرف شما در سایت های این سازمان منتشر گردیده است. دوم: شما در حالی از عدم وجود دموکراسی در عراق ابراز نگرانی می کنید که در یک تناقض آشکار از دولت آمریکا خواستار دخالت در مورد این انتخابات و نتایج آن شده اید . عالیجناب ما معتقد هستیم صرفنظر از هر اتفاقی که در مورد نتایج انتخابات و سرنوشت مردم عراق بیافتد، آنرا امری داخلی مربوط به مردم این کشور و گروه های سیاسی آن کشور میدانیم . در این رابطه از شما سوال می کنیم که مگر با دخالت دولت آمریکا در یک کشوری بخصوص در امر انتخابات دموکراسی به آن کشور بر می گردد که شما خواهان دخالت دولت آمریکا در این رابطه در عراق گشته اید؟ جناب رییس از نظر ما این بیانیه تماما دیکته شده از طرف سازمان فرقه گرای مجاهدین است که با اهداف سیاسی خاص منتشر شده که بیانگر خواسته های این سازمان و دخالتهای آن در امور سیاسی عراق میباشد که مشخص است سازمان دنبال این است که یک دولت حامی این سازمان در عراق بروی کار بیاید تا این سازمان بتواند کماکان به ماندنش در عراق ادامه دهد و به ادامه فشار به نیروهای در کمپ لیبرتی بپردازد. عالیجناب ما در رابطه با سازمان مجاهدین که شما شدیدتر و افراطی تر از اعضای مورد اعتماد آن ،از این فرقه طرفداری می کنید و حرفهای تکراری و دیکته شده اش را در مورد عراق و دولت نوری مالکی بیان می کنید از شما سوالاتی را داریم که امیدواریم طی یک بیانیه ای پاسخ بدهید. 1ـ آیا شما از وضعیت نقض فاحش حقوق بشر در سازمان مجاهدین اطلاع دارید؟ مواردی مثل بکارگیری افراد زیر ۱۸ سال در عملیات نظامی و ممانعت از ملاقات خانواده ها با فرزندان خودشان در این سازمان اذیت و آزار جنسی زنان و وادار کردن آنها به طلاق اجباری و جدایی از فرزندان و موارد بسیاری دیگر. 2 ـ آیا شما از عدم دموکراسی و سرکوب شدید و خفقان و سانسور شدید در این سازمان خبر دارید؟ 3 ـ آیا شما از پول شویی های این سازمان در کشورهای غربی اطلاعی دارید؟ 4 ـ آیا شما از مزدوری این سازمان در زمان صدام و شرکت در عملیات کردکشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق و شرکت در جنگ ایران و عراق و سرباز کشی اطلاعی دارید؟ 5 ـ آیا شما از اقدامات تروریستی این سازمان در زمان صدام علیه مردم ایران و خمپاره باران مناطق مسکونی و کشتن افراد غیر نظامی در داخل ایران خبر دارید؟ 6ـ آیا شما از دخالتهای این سازمان در امور سیاسی عراق از زمان بعد سرنگونی صدام که ریشه اصلی کشته شدن افراد سازمان در کمپ های اشرف و لیبرتی که ناشی از دخالتهای بی جا و تحریک نیروهای عراقی بوده است خبر دارید؟ 7 ـ آیا شما از تفتیش عقاید و مغز شویی و محدودیتهایی که سران این سازمان برای نیروها ایجاد می کنند و نمی گذارند آنها خودشان برای سرنوشت آینده شان تصمیم بگیرند خبر دارید؟
عالیجناب ما از شما خواهشمندیم در ضمن اینکه نگران دموکراسی در عراق هستید کمی هم نگران دموکراسی در این سازمان فرقه گرا باشید و از آن حمایت نکنید و قدری هم نگران سرنوشت افراد گرفتار در کمپ لیبرتی باشید و خواستار رهایی و خروج آنها از کشور نا امن عراق گردید. با احترامات فراوان کانون ایران قلم
Open Letter of Iran Pen Association to Mr. Struan Stevenson MEP
To The Honorable Mr. Struan Stevenson MEP and President of the European Parliament’s Delegation for Relations with Iraq,
Recently in MEK / PMOI related websites there was a statement published in your name in which you expressed concern about the situation of Iraqi people as well as the undemocratic Iraqi Elections and the interference of Iranian Regime in that country. Iran Pen Association consists of former MEK/PMOI cadres each with more than 20 years of membership in MEK, who have been critical of this organization and also campaign as human rights activists in western countries. In regards to the related statement to you, we would like to bring the following to your attention: 1. You express concern for the elections in Iraq and lack of democracy in that country, while you have been lobbying for and supporting an undemocratic cult, i.e. MEK/PMOI and repetitively relay the dictated rhetorics of this cult in your statement published in MEK websites.
2. In a grave contradiction to your concerns about democracy in Iraq, you ask the US Government to step in and interfere in the Iraqi elections and its outcome. Dear Mr. Stevenson, We believe that whatever the result of the Iraqi elections may be, it is the internal affair and destiny of the Iraqi people and Iraqi political parties to decide for themselves. How, in your mind, the US interference in another country and specifically in the elections of another country can result in democracy in that country that you want US to meddle in the Iraqi elections? Mr. President, In our opinion your statement has been word by word and directly dictated by the MEK/PMOI cult. It has been written with specific political objectives that represent MEK/PMOI’s intensions to meddle further more in political arena of Iraq. The MEK/PMOI plans for a pro-MEK government in Iraq to take office so that this Cult can remain in Iraqi soil and at the same time continue the rule of suppression on its forces in Camp Liberty in Baghdad. Dear Sir, While you have been even more fanatic and radical to support this Cult than its members and keep relaying MEK’s rehtorics against Iraq and the government of Nuri Al-Maleki, we challenge you to answer our questions below in a written statement: a. Are you aware of the grave violations of human rights committed by MEK/PMOI leaders inside the MEK/PMOI, including in Camp Liberty? Do you know that children under the age of 18 have been recruited and used in military operations by MEK/PMOI? Have you heard that MEK/PMOI members are forbidden to contact or meet their families for many years? Haven’t you heard and read reports of the abuse of women members in MEK/PMOI, including sexual harassments, women being forced to divorce their husbands, children being forcibly separated from their parents? b. Are you not aware that there is absolutely no democracy in MEK/PMOI and that there is systematic suppression of members with a widespread censorship throughout this Cult? c. Don’t you know of MEK/PMOI’s money laundering network in the west? d. Have you no knowledge that MEK/PMOI were mercenaries of Saddam Husain and that its forces participated in many operations against the Iraqi Kurds and against the Shiie in south of Iraq in the 1990’s and against the Iranian soldiers during Iran-Iraq war? e. Do you not know anything about MEK/PMOI terrorist activities inside Iran during Saddam Husain’s era, including mortar attacks on civilian targets in Iran which resulted in the loss of many civilian’s lives? f. Are you not aware of MEK/PMOI interference and meddling in internal affairs of Iraqis and the political arena of the country in post-Saddam Iraq? Do you know that one of the main reasons for attacks against Camps Ashraf and Liberty in Iraq which have resulted in many deaths and casualties is due to the meddling and agitation by MEK/PMOI in Iraq? g. Have you no knowledge of the systematic brain wash and mind manipulation practices that the members of the Cult are subjected to and have you never read reports of such practices by the leaders? Do you not know of horrific limitations imposed on the members of this Cult and that no one has the right to decide his or her destiny in MEK/PMOI? And finally, Mr. Stevenson; while you are so concerned about democracy in Iraq, we ask you to use your conscience and also be worried about the abolition of democracy and human rights in this Cult of MEK/PMOI and stop supporting and lobbying for such a decadent cult. Instead we urge you to worry for the destiny and plight of the captive people in Camp Liberty and try hard for their liberty and exit from the insecure and volatile circumstances in Iraq. Regards, Iran Pen Association
____________________________________________________________ نامه قدردانی کانون ایران قلم به رهبر حزب مردم اسپانیا آقای کوادراس نماینده مردم اسپانیا یا فرقه تروریستی مجاهدین خلق ؟
26.04.2014 کانون ایران قلم
آقای ماریانو راخوی، رهبر حزب مردم اسپانیا با عرض احترام در ابتدا مایل هستیم به اطلاع برسانیم که کانون ایران قلم از آن دسته اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق تشکیل شده که توانسته اند خود را از حصارهای ذهنی و فیزیکی این فرقه به رهبری مسعود رجوی و مریم رجوی رها سازند. هدف ما کمک به دوستان سابق خود می باشد که آنان نیز بتوانند خود را از حصار ذهنی و فیزیکی فرقه سازمان مجاهدین خلق رها ساخته و وارد جامعه شوند تا در کنار خانواده و عزیزانشان زندگی جدیدی را آغاز نمایند. اخبار دریافتی ما از اسپانیا و پارلمان اروپا حاکیست که خوشبختانه حزب مردم اسپانیا تصمیم گرفته است که از معرفی آقای آلخو ویدال کوادراس به عنوان یکی از نمایندگان حزب مردم اسپانیا به پارلمان اروپا خودداری کند. ما ضمن قدردانی و سپاسگذاری از این اقدام شایسته ، در تایید اقدام حزب شما لازم است به اطلاع برسانیم که این اقدام شما موجب خرسندی مردم ایران خواهد شد ، چرا که آقای آلخو ویدال کوادراس یکی از حامیان جدی فرقه تروریستی مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی و مریم رجوی می باشد. اگر شما و اعضای حزب مردم اسپانیا به عنوان نمونه فعالیت های یک ماهه اخبر آقای کوادراس را دنبال کنید برایتان مشخص خواهد شد که ایشان در واقع نماینده فرقه تروریستی مجاهدین خلق در پارلمان اروپا برای اجرا و پیشبرد اهدافش می باشد تا نماینده مردم اسپانیا در پارلمان اروپا. آیا به نظر شما این کار برای یک اسپانیایی و عضو پارلمان شایسته و مشروع می باشد؟ چرا آقای کوآدراس به جای فعالیت تعریف شده پارلمانی اش ، یک هفته در میان مشغول مذاکره و ملاقات با خانم مریم رجوی رهبر فرقه تروریستی مجاهدین خلق در اوورسورواز فرانسه می باشد . تعدادی از عکس های آقای خوادراس با رهبر فرقه تروریستی مجاهدین خلق را در لینک زیر مشاهده می کنید واقعا برای ما این پرسش وجود دارد که چه تفاوتی بین گروه تروریستی " اتا " و فرقه تروریستی " مجاهدین خلق " وجود دارد؟ آقای ویدال خوآدراس در سال های گذشته برای کمک بیشتر به این فرقه تروریستی و تامین اهداف تبلیغاتی فرقه مجاهدین یک دیدار از کمپ اشرف در عراق در سال گذشته نیز داشته است. اما بدون اینکه نماینده ای از سازمان های بین المللی و مدافع حقوق بشر وی را همراهی كنند. او از كمپ اشرف در عراق ديدن كرد، اما بدون اینکه حتي درباره مسائل و نقل قول های مستندی که در باره قلعه اشرف گفته می شود، تحقيق كند. آقای خوآدراس به قلعه اشرف در عراق سفر کرد اما بدون اینکه متوجه شود چرا هیچ کودکی در این قلعه زندگی نمی کند، وی به عمد متوجه نشد که این مسئله ناشی از طلاق های اجباری و ممنوعیت ازدواج و شکل گیری روابط خانوادگی در این فرقه تروریستی می باشد. باید به اطلاعتان برسانیم که پس از سرنگونی صدام حسین دیکتاتور سابق عراق ، تعدادي از فرقه های تروريستي كه فعالتهاي منطقه اي و جهاني داشتند ، تنها حامي و پدر خوانده خود را از دست دادند ، یکی از این فرقه ها سازمان مجاهدين خلق ميباشد. سازمان مجاهدين خلق حتی تحمل کمترین انتقاد اعضای منتقد و ناراضی از خود را نیز نداشت و آنها را روانه زندان ميكرد تا ديگران از نتایج مخالفت با رهبری فرقه درس بگیرند. كم نيستند كسانى كه حبس و شكنجه زندانهاى آقا و خانم رجوى را تحمل كردند، و فراتر از آن رياست شوراى ملى مقاومت طرح ترور ناراضيان را به تصويب رسانده است. البته مردم ايران ساليان طولانی است که با سازمان مجاهدين خلق به صورت آگاهانه قهر و آنها را از خود رانده است، چرا که این فرقه را یک گروه خشونت طلب و تروریست می دانند . بدون تردید این شناخت عمیق از فرقه مجاهدین، ريشه در شعور و فهم سياسى اجتماعی مردم ایران دارد ، به مانند مردم اسپانیا و سیاستمداران و احزاب این کشور که بدرستی " اتا " را یک گروه تروریستی می دانند و از آن دوری می جویند. در پایان از شما تقاضا می کنیم که تشکر کانون ایران قلم را از اقدام پسندیده حزب مردم اسپانیا مبنی بر عدم معرفی آقای ویدال کوآدراس به پارلمان اروپا را به اعضای حزب مردم اسپانیا ابلاغ بفرمایید. همچنین استدعا می کنیم که مراتب اعتراض کانون ایران قلم و همفکران ما را به آقای ویدال کوآدراس بخاطر همکاری و حمایت از فرقه تروریستی مجاهدین خلق اعلام نمایید. با تقدیم احترام کانون ایران قلم 26.04.2014
رونوشت : ــ سفارت اسپانیا در آلمان و فرانسه ــ نمایندگان مربوط در پارلمان اروپا ــ دفتر نخست وزیر عراق ــ وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا
______________________________________________________________________
The Iranian Pen Club letter of appreciation to the leader of the Spanish Peoples Party Mr. Vidal Quadrass represents Spanish people or the terrorist cult of Modjahedin-e-Khalgh?
26.04.2014 Iranian Pen Club Mr. Marino Rakhoy, Leader of the Spanish People’s Party With all due respect, we would like to inform you that The Iranian Pen Club consists of ex-members of the Mojahedin-e- Khalgh that have succeeded in releasing themselves from mental and physical imprisonment of the Mojahedin lead by Masoud and Maryam Rajavi. Our goal is to help the other members who have not yet been able to release themselves from the above said Cult to be able to join their family in the free world and start a new life. The recent joyful news from Spain and European Parliament indicates that, the Spanish People’s Party has decided not to assign Mr. Vidal Quadrass as one of their representatives for the European Parliament. While very much appreciating this precious decision, would like to inform you that this decision was very much welcomed by the Iranian people and the families of those imprisoned in this cult. The reason, simply because Mr. Vidal Quadrass was deceived to the extent that transformed him to a blind supporter of the Masoud and Maryam Rajavi Cult. If you review the last months activities of Mr. Vidal Quadrass you would doubt whether he is representative of the Spanish People or the Mojahedin in the European Parliament. One would also, hesitation, why Mr. Quadrass is meeting with this the leader of this Terrorist Cult, Maryam Rajavi in Auvers sur Oise of France, every other week that has everything in common with the ETA terrorist group? Is this part of his duties he has been assigned to by the people of Spain? Or this is one of the means that he is being deceived by. A number of photos Mr. . Quadrass with the leader of this Terrorist Cult MR. VIDAL QUADRASS visited from Camp of Ashraf in Iraq for more help to this terorist cult last year. But without any human rights Organisation representative accompanying his good self., He visited the camp without even investigating the allegations as to what is really going on behind its closed doors. MR. VIDAL QUADRASS visited from Camp of Ashraf in Iraq,but he did not notice that the camp has no children inside and he did not think that this is because the cult leader has banned marriage and family relations? As you are aware, when Saddam Hussein’s regime in Iraq was removed, some terrorist Cults with regional and international activities lost their only godfather and benefactor. One of them is the Mojahedin-e Khalq organisation. Also the Mojahedin have alienated their own members and supporters who dare to speak about these realities. The organization imprisoned them so the others would understand the price of criticism. There are many who have had to undergo imprisonment and torture ordered directly by Mr and Mrs Rajavi. Above and beyond that, was the exposure of the plans of the so called National Council of Resistance to eliminate disaffected members and critics. Of course is it years now that the people of Iran have knowingly and deliberately turned their back on the Mujahidin Organization, which shows their political understanding, like the people and all political groups of the Spain that consider “ ETA “ as a terrorist organisation. We would like you to inform Mr. Quadrass of our objection in The Iranian Pen Club regarding his cooperation and support for a terrorist cut. At the end we would like you to transfer the appreciation of The Iranian Pen Club to your Party for such a righteous decision of not assigning him as candidate for the EUP on behalf of Spanish People’s Party. Yours Sincerely The Iranian Pen Club 26.04.2014
Cc: - Embassies of Spain in Germany and France - Relevant MEPs - Office of Iraqi Prime Minister Nouri al-Maleki - US State Department
_____________________________________________________________________________________________
فرار به جلوی
منصور قدرخواه در سایت های فرقه مجاهدین
11.03.2014 ایران قلم
لینک به صحبتهای آقای قدرخواه در
سایت همبستگی ملی
ما از بی ادبی
های آقای قدر خواه در نوشته اش نسبت به منتقدین و مخالفینش که تنها لایق
مسعود و مریم رجوی است میگذریم و اعلام میکنیم که
ما اعتقاد راسخ داریم که این فیلم سفارشی با پول و تهیه کنندگی و سناریوی
مجاهدین و با هدف سفید سازی چهره سیاه این فرقه تروریستی ساخته می شود ،
چرا که اگر شما می خواهید فیلمی بسازید که حاکی نقض حقوق بشر و تروریسم
باشد، مگر می شود در این فیلم نشانی از عملکرد خشونت طلبانه و تروریستی و
کارنامه سراسر نقض حقوق بشر این فرقه توتالیتر نباشد؟ ________________________________________________________________________ نامه سرگشاده کانون ایران قلم به اعضای سازمان مجاهدین در کمپ لیبرتی در عراق
01.02.2014 ایران قلم با سلام و عرض ادب حضور تک تک شما عزیزان و دوستان قدیمی با توجه به شرایط فروپاشی و تاسف بار کنونی که سازمان در آن قرار گرفته و همچنین با توجه به محدودیت هایی که در کمپ لیبرتی برای شما عزیزان بوجود امده ؛ کانون ایران قلم که متشکل از افراد جدا شده از فرقه رجوی می باشد ، بر ان شد که نامه سرگشاده ای خطاب به شما عزیزان گرفتار در فرقه مجاهدین منتشر نماید . دوستان گرامی ! ممکن است ما با یکدیگر بر سر خیلی مسائل با هم اختلاف نظر داشته باشیم، اما میتوانیم بر وجود واقعیت های غیر قابل تردید اتفاق نظر داشته باشیم. بطور مثال: ــ آیا بین ایران و عراق ، آتش بس و پایان جنگ اعلام نگردیده است؟ آیا آتش بس و پایان جنگ بین ایران و عراق طناب دار حکومت جمهوری اسلامی شد؟ ــ آیا صدام حسین سرنگون نشده است؟ ــ آیا سازمان مجاهدین توسط آمریکا خلع سلاح نشده است؟ ــ ایا اشرف تخلیه نشده است؟
ما به عنوان دوستان قدیم شما ، که البته فکر می کنیم هنوز دوستان ما هستید، تصور می کنیم حداقل در 5 مورد ذکر شده بالا بدون اینکه بخواهیم وارد چرایی و چگونگی آن بشویم ، اتفاق نظر داریم که که این امور حاصل شده است. یعنی هم صدام حسین سرنگون شده ، هم سازمان خلع سلاح شده و هم اشرف تخلیه شده است و هم موارد دیگر ذکر شده. پس صحبت ما با شما عزیزان ، براساس واقعیت های به وقوع پیوسته می باشد که جای بحث و تردیدی در آن نباشد.
اگر شما یادتان باشد، ما که یادمان هست، آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی همیشه پیش آمدن چنین شرایطی را غیر ممکن می دانستند. باز مثال می زنیم: آیا سازمان و مسعود رجوی نمی گفتند صلح و آتش بس بین ایران و عراق ممکن نیست؟ آیا رهبری سازمان نمی گفت ارتش صدام حسین در ردیف چند ارتش اول جهان می باشد و سرنگون نمی شود؟ آیا مسعود رجوی نمی گفت، اگر جهان بجنبد اشرف از جای خود تکان نخواهد خورد؟ ولی همه اینها و خیلی موارد دیگر بر عکس تحلیل های غیرواقع بینانه مسعود رجوی به وقوع پیوست. اکنون چه باید کرد؟ پرسش ما از شما این است، چه باید کرد؟ در کلیه احزاب و سازمان های سیاسی که ویژگی دمکراتیک دارند یا می خواهند بگویند به دمکراسی احترام می گذارند، اولین تصمیم در چنین احزاب و سازمان هایی وقتی به نتیجه و برنامه پیش بینی شده نائل نمی شوند، استعفای رهبری آن می باشد. به نظر شما عزیزان آیا این خواسته زیادی هست که از مسعود رجوی طلب کرد؟ چرا باید فکر کرد مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی یا هر گونه ظلم و بی عدالتی تنها و تنها زیر پرچم رجوی ممکن است؟ چرا و چگونه این در ذهن ما و شما جا گرفته است؟ آیا نباید از این حصار ذهنی خارج شد؟ لازم نیست شما بگویید یا اعتقاد داشته باشید که آقای مسعود رجوی جنایتکار جنگی هست، ولی آیا در این تردیدی هست که برنامه وی برای رسیدن به اهداف سازمان که در راس آن سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی بوده است با شکست مواجه شده است یا حداقل یک تاخیر سی ساله دارد؟ یادتان هست آقای مسعود رجوی در "جمع بندی یکساله مقاومت" در سال 1361 می گفت جمهوری اسلامی در طول یک تا دوسال سرنگون خواهد شد. خوب حداقل قضیه این است که شما و ما از آقای رجوی بخواهیم جایش را به فرد و افرادی دیگری برای رهبری سازمان مجاهدین بدهد. ایشان و همسرش خانم مریم رجوی هم در سازمان مجاهدین باشند، ولی فرصت را برای یک دوره چهار ساله به افراد دیگری بدهند تا هدایت سازمان را بر عهده بگیرند؟ آیا به نظر شما عزیزان این خواسته زیادی هست؟ هم اکنون در حالی که بعد از خلع سلاح و تخلیه کامل اشرف دیگر بودن سازمان در عراق هیچ ضرورتی ندارد ؛ چرا آقای مسعود رجوی و مریم رجوی اصرار در ماندن در عراق دارند ؟ چرا به جای تلاش جهت انتقال اعضای سازمان به کشور های ثالث ، برعکس در این مسیر از هیچگونه کار شکنی و سنگ اندازی دریغ نمی کنند.
نیروهای گرفتار و دوستان قدیمی با توجه به نا فرمانی هایی که چندی پیش در کمپ آلبانی توسط نیروهای منتقل شده به آنجا صورت گرفت و با توجه به جدا شدن افراد کلیدی در شورای به اصطلاح مقاومت نظیر آقایان قصیم و محمد رضا روحانی و افشاگری های جدید آقایان مصداقی و اسماعیل یغمایی و هادی افشار و خانم عاطفه اقبال و سایر عزیزان از سازمان ؛ ما مطلع هستیم که اعتراضات پیدا و پنهان بیشتری نسبت به شرایط موجود سازمان از جانب شما متوجه مسئولین سازمان مجاهدین و بطور خاص از شخص رجوی وجود داشته است .
سوالاتی نظیر : چرا اصرار برماندن در کشور نا امن عراق داریم ؟ چرا اشرف را به خاطر حفظ اموال تخلیه کامل کامل نکردیم و بعد هم تعداد کمی را آنجا نگه داشتیم تا بی دفاع و بی گناه توسط گروههای تروریستی کشته شوند ؟ چرا با کمیساریای عالی پناهندگان برای انتقال نیروها به خارج از عراق نه تنها همکاری نمی کنیم بلکه به نوعی کارشکنی و اخلال وجود دارد؟ چرا تا قبل از تخلیه کامل اشرف اصرار وجود داشت که نیروها به اشرف برگردند و مریم رجوی با اینکه میدانست اشرف جای امنی نیست به دروغ مدعی بود که امنیت در اشرف صد برابر از لیبرتی بیشتر است و به شدت خط برگشت به اشرف را دنبال میکرد ولی بعد آن فاجعه دلخراش و کشته شدن افراد هیچ مسئولیتی را نپذیرفت و نگفت پس آن امنیتی که ازش دم می زد چی شد ؟ چرا بعد از سقوط صدام سازمان به صورت اپوزیسیون دولت منتخب مردم عراق در آمده و در امور داخلی عراق دخالت می کند ؛ بطور مثال فلان نماینده دستگیر می شود اعتراض می کند؛ آخر به سازمان چه مربوط هست در اینگونه مسایل داخلی عراق دخالت کند ؟ چرا با گروههای افراطی در سوریه در تماس هست و بعد از جریانات اخیر در سوریه به عنوان اپوزیسون دولت سوریه در امده است ؟ چرا و به چه دلیل نیروها را به اعتصاب غذای اجباری وادار نموده است؟ سوال اساسی اینکه چرا در این شرایط بحرانی و حساسی که سازمان درش قرار گرفته مریم رجوی در پاریس بسر می برد و به سفرهای آنچنانی می پردازد و مهمانی ها و سورچرانی های گسترده تحت عنوان کنفرانس بین المللی راه می اندازد ؛ و مسعود رجوی هم که مدعی رهبری عقیدتی هست هنوز در مخفیگاه به سر میبرد و پاسخگوی این شرایط اسف باری که مسبب اصلی اش خودش می باشد نیست؟ وانبوهی از این قبیل سئوالات که به ذهن شما زده و از مسئولین تان پرسیده اید که نه تنها هیچ پاسخی نگرفته اید؛ بلکه بخاطر این سئوالات مورد اذیت و آزار قرار گرفته اید. دوستان عزیز ما ضمن استقبال از این همه جسارت و شجاعت شما که در مقابل رهبری سازمان که مسبب اصلی ماندن تان در عراق هستند و با این سیاست های غلط خود می خواهند همه شما را به کشتن بدهند ایستادگی و اعتراض می کنید ؛ می خواهیم به شما بگوییم این کافی نیست. شما برای نجات از وضعیت موجود باید جدی تر به موضوع بپردازید. خوشبختانه رهبری سازمان هم نمی تواند به مانند گذشته سلول انفرادی و زندان بسازد. ما هم اعتقاد داریم هنوز محدودیت و حتی محل هایی برای فرنطینه افراد در لیبرتی وجود دارد ولی این حصار فیزیکی آن چنان نیست که شما از پس آن بر نیایید. ما از شما می خواهیم که بیش از این اجازه ندهید که رجوی ها بخاطر مطامع شیطانی خودشان با جان و سرنوشت شما بازی کنند.
دوستان عزیز ما ضمن محکوم کردن هر گونه عملیات تروریستی و حملات موشکی و خمپاره ای به کمپ لیبرتی که منجر به کشته و مجروح شدن نفرات بی دفاع می گردد ؛ از شما می پرسیم چه کسی مسبب اصلی این اتفاقات دلخراش می باشد ؟ آیا غیر از اینست که رجوی ها با سیاست اصرار بر ماندن در عراق و دخالت در امور داخلی عراق مسبب اصلی هستند ؟ و آیا اعتراض کردن سازمان در مقابل دستگیری یک نماینده در عراق آن روی سکه حملات تروریستی به لیبرتی و کشته و مجروح شدن نفرات نیست ؟ و آیا به نظر شما چه کسی از کشته شدن شما در کشور عراق نا امن و باتلاق لیبرتی سود می برد ؟ غیر از اینست که رجوی ها با مخالفت شان با خروج از عراق خواهان کشته شدن همه شما هستند؛ چونکه به خوبی می دانند که با خروج شما ها از عراق دیگر نه از انقلاب کذایی مریم اثری می ماند و نه از آن تشکیلات مخوف و تار عنکبوتی و استالینی رجوی. ایشان ترس از این دارند که با خروج شما از عراق تعداد زیادی از شما ها دست به نا فرمانی بزنید و چهره اصلی رجوی را در انظار عموی افشاء نمایید ؛ بنابر این رجوی اصرار دارند که همه شما در عراق بمانید و کشته شوید و این به سود سران فرقه و بطور خاص رجوی ها می باشد. دوستان گرامی ما اعضای انجمن ایران قلم یک بار دیگر ضمن حمایت از اعتراضات قهرمانانه تان بعنوان دوستان قدیمی که خیرخواه شما هستیم از شما می خواهیم با گسترش نا فرمانی ها و اعتراضات خودتان جلوی سران فرقه مجاهدین ایستادگی کرده و به هر شکل ممکن خود را به مقامات کمیساریای عالی پناهندگان برسانید تا هر چه زودتر مسایل پناهندگی و انتقال شما به کشور ثالث حل و فصل گردد. ما ضمن آرزوی بهترینها برای تک تک شما عزیزان ؛ امیدواریم که هر چه زودتر از چنگال سران فرقه رجوی رهایی یافته و سرنوشت خودتان را خود در دست گرفته و مسیر زندگی آینده تان را خودتان انتخاب کرده و رقم بزنید. شما در این مسیر می توانید روی تلاش دوستان قدیمی خود حساب کنید. شما در هر لحظه و در هر شرایطی می توانید روی کمک ما حساب کنید و به آینده امیدوار باشید. اگر مایل بودید این فرقه را ترک کنید ، اگر هم مایل نبودید در اروپا یا هر گوشه جهان به فعالیت خودتان با سازمان مجاهدین ادامه دهید، ولی از سازمان مجاهدین مستقر در عراق و کمپ لیبرتی خارج شوید. به امید آنروز و با آرزوی رهایی همه شما عزیزان. هيئت تحريريه : iran_ghalam@yahoo.de روابط عمومی : sobhani_m_h@hotmail.com تلفن : 00491774829905
________________________________________________________________________ اطلاعیه در مورد تلاش فرقه مجاهدین خلق (فرقه رجوی) برای هک کردن سایت کانون ایران قلم تحریریه ایران قلم، 25.01.2014
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادامه دخالت های مجاهدین در امور داخلی عراق 07.01.2014 شهروز تاج بخش ایران قلم
چندی پیش ، شورای دست ساز رجوی در اطلاعیه ای با محکوم کردن دستگيری آقای احمد العلوانی نماينده پارلمان عراق و با اشاره به اینکه ایشان ـ از رهبران تظاهرات و تحصن مردم الانبار است ـ خاطرنشان می کند که : " دستگيري دكتر العلوانی و كشتار اعضای خانواده و محافظان او همچنانكه حمله به تحصن رمادی، آن روي سكه حمله موشكی به ليبرتی و قتل عام و اعدام جمعی مجاهدان در اشرف و به گرو گان گرفتن ۷ تن از آنها است. " این که فرقه مجاهدین همچنان حق اظهار نظر در مورد مسائل داخلی عراق را برای خود محفوظ داشته اند ، مصداق عینی دخالت در امورداخلی این کشور است. تلاش برای دامن زدن به بحران های سیاسی عراق توسط مجاهدین سابقه ای طولانی دارد .متاسفانه رهبران سازمان مجاهدین خلق طی ده سال گذشته و پس از سقوط صدام حسین، بجای یافتن راه حل عقلانی برای اعضای خود،با سازماندهی و پشتیبانی مالی و لجستیکی از گروه های بازمانده حزب بعث صدام حسین که با القاعده عراق فعالیت مشترک دارند، دخالت در امور مردم عراق و مردم سوریه را پیش گرفته اند که هیچ سودی برای آنان ندارد. مجاهدین که از هر گونه پایگاه قانونی بی بهره می باشد یکی از مخالفان سرسخت دولت نوری المالکی بشمار می روند.فرماندهان مجاهدین طی سال های گذشته برای مخالفت با اخراج شان از عراق،تظاهرات سنی های طرفدار حزب بعث بر علیه دولت نوری المالکی را سازماندهی و پشتیبانی نموده اند.این مسئله زیر نظر گروه های عراقی قرار داشته و دخالت نامربوط مجاهدین در اوضاع عراق،عملا آنان را در بازی خونین بین شیعه،سنی و القاعده گرفتار نموده است.از طرفی مسعود رجوی رهبر غائب و فراری مجاهدین نیز با سخنرانی های مداخله جویانه و تحریک کننده بیش از هر زمانی اعضای مجاهدین را زیر خطرات مختلف قرار داده است. چندی پیش بود که باز هم کمپ موقت لیبرتی هدف حملات موشکی قرار گرفت . بر خلاف رهبران مجاهدین که از آشوب و کشتار در عراق نفع می برند،ضمن محکوم نمودن عمل موشک اندازی به کمپ لیبرتی باید تاکید کرد که راه حل اعضای محصور سازمان مجاهدین خلق در عراق کشتار نیست.از چند سال پیش همه طرف ها به راه حل سازمان ملل گردن نهاده و مسائل آنان باید از همان طریق دنبال و حل و فصل گردد که البته مجاهدین با سنگ اندازی در روند انتقال اعضا به کشور ثالث به اندازه عاملان حملات تروریستی برعلیه ساکنان لیبرتی ، در این گونه تلفات مقصرند نگاهی به ماهیت عملکرد مجاهدین نشان می دهد که پس از شکست سنگین این گروه در عرصه نظامی گری و خشونت ( که از سی خرداد آغاز و با تروریسم شهری ، بمب گذاری و با نبرد جبهه ای تا سال ۱۳۶۷ ادامه یافت ) آنها یکسره به وادی هرج و مرج طلبی در غلتیده اند. طبیعی نیز هست که منطقی که در پی کودتا و شورش گری و سوار شدن بر امواج بوجود آمده بر خشونت بود ، نمی توانست و نمی تواند در شرایط ثبات و آرامش حرفی برای گفتن داشته باشد و اهدافش را پیش ببرد. پس از پایان جنگ صدام بر علیه ایران ،استراتژی مجاهدین را "آنارشیسم " و منطق حاکم بر تا کتیک های آنان را "ایجاد بحرانهای بین المللی و منطقه ای " حول مسئله ایران تشکیل داده است. در زمینه بین المللی مجاهدین با در پیش گرفتن تاکتیکهای آنارشیستی جهت تاثیر گذاری بر سه محور مورد حسایت جامعه جهانی کوشیدند تا انتقادات به ایران را به سمت نوعی سیاست رادیکال و نامعقول جهت دهی کنند ، این سه محور عبارت بود از: ۱ـ تبلیغات منفی بر علیه فعالیتهای هسته ای ایران و نمایش آن به عنوان یک تهدید جدی بر علیه جهان ۲ـ مخالفت ایران با اسرائیل و معرفی ایران به عنوان اصلی ترین مانع ثبات اسرائیل ۳ـ ایجاد حساسیت بر روی پیوندهای مذهبی مسلمانان و بخصوص شیعیان عراق با ایران. بهترین فرصت برای ایجاد هرج و مرج منطقه ای از نظر رهبری این گروه " صدام " بود که به دلیل پتانسیل بالای ضد ایرانی و ادعاهای جاهلی بر سر رهبری اعراب می توانست تحریکات آنان را تبدیل به آغاز جنگ مجدد بر علیه ایران کند ، تحریکاتی که در کمال ناباوری بسیاری از هم پیمانان صدام ، تبدیل به حمله به کویت و آغاز جنگ آمریکا بر علیه وی شد. این وضعیت باعث گردید که فریاد مردم سرکوب شده عراق در انتفاضه سال ۱۹۹۱ متجلی شده و بر خلاف خواست صدام و مجاهدین ، آتش زیر خاکستر مردم عراق شعله ور شده و دامان آنها را بگیرد. گرچه صدام ۷۵% مردم این کشور را با فاشیستی ترین روشها سرکوب کرد ، اما هیچگاه قادر به خشکاندن ریشه های پایدار و اصیل آنان نگردید. پس از این وقایع برای مجاهدین مسجل گردید که اکراد و شیعیان ، عومل بی ثباتی صدام می باشند و وجود صدام و ماندن وی در راس حاکمیت عراق ، یگانه امید برای بقای تشکیلاتی آنان می باشد. سقوط صدام بمثابه کابوس دهشتناکی برای مجاهدین بود که موجد بحرانهای متعددی برای این گروه شد و رهبری مجاهدین بر آن شدند تا به هر نحو ممکن این خلاء استراتژیک را پر نمایند. نزدیک شدن و پناهندگی خواستن از اشغالگران غریزی ترین رفتاری بود که بلافاصله پس از سقوط صدام به آن تن دادند و با استمالت از ژنرالهای آمریکایی ، سعی نمودند تا چتر حمایتی اشغالگران، ولو در قالب بازداشت شدگان و تحت حفاظت را برای خود داشته باشند. اکنون مردم عراق و اپوزیسیون صدام ، تهدید درجه یک مجاهدین به حساب می آمدند و بحرانی را که تلاش داشتند به وسیله صدام به مرزهای ایران صادر کنند ، گریبان آنها را در اردوگاه اشرف گرفته بود. موضعگیری دولتمردان جدید عراق بر علیه این گروه ، خصومت دیرینه مجاهدین نسبت به عقاید و احساسات شیعیان عراق که بیش از ۶۰% جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و همچنین چشم انداز تشکیل یک دولت عراقی ، مجاهدین را بر آن داشت که مصرانه در فکر دخالت در اوضاع داخلی عراق و ایجاد نآمنی و آشوب در این کشور باشند . اما عراق کشور مجاهدین خلق نیست.سرکشی رهبران مجاهدین و دخالت آنان در امور عراق،حضور آنان را پیچیده و بغرنج نموده است. مجاهدین می بایست دست از تهدید های تحریک کننده و دخالت در امور عراق بردارند.از مسیر اعضای محصور در کمپ لیبرتی کنار بروند و اجازه دهند آنها خود سرنوشت شان را به دست گیرند شهروز تاج بخش آلمان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صلح و جنگ در استراتژی مجاهدین 18.11.2013 شهروز تاج بخش ایران قلم
در حالی که
مذاکرات هستهای ایران با گروه ۱+۵ سوژه ی روز مطبوعات و محافل سیاسی است ،
شورای ملی مقاومت که ویترین تبلیغاتی مجاهدین است از افشای یک سایت جدید
هسته ای خبر داده است .بدون تردید پی آمدهای شکست این مذاکرات بر مردم بر
بخشی از اپوزیسیون برانداز جمهوری اسلامی پوشیده نیست. بخشی از این گروهها
فن آوری هسته ای و استفاده صلح آمیز از این امکان را حق مسلم و قانونی
ایران می دانند. گروهی دیگر علیرغم مخالفت با آن ، اما در برابر واکنش
محافل بین المللی و پی آمدهای اقتصادی و نظامی آن موضع دارند، آنها بر این
معنی اصرار دارند که پیامدهای اتخاذ تصمیماتی که شامل تحریم اقتصادی و
احیانا بمباران پایگاههای هسته ای ایران خواهد بود قبل از هر چیز مردم
ایران را در معرض خسارتها و عواقب آن قرار خواهد داد. آنها پی آمدهای
ناگوار دیگر این اقدام را در تشدید خشونت در منطقه و در نهایت رشد دوباره
تروریسم ارزیابی می کنند. این گروه حتی از منظر منافع امریکا این اقدام را
بحران مضاعفی برای ایالات متحده ارزیابی می کنند .در این میان آنچه حائز
اهمیت به نظر می رسد اصرار بی وقفه سازمان مجاهدین خلق به برهم زدن میز
مذاکرات هستهای است . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه سرگشاده به مسعود رجوی رهبری مادام العمرتان رو به زوال ا ست 14.08.2013 شهروز تاج بخش ایران قلم
قبل از هر سخنی باید بدانید که من و دیگر جداشدگان ازسازمانی که شما آن را به یک فرقه مذهبی مافیایی تبدیل کرده اید به روشنی شرایط شما را از منظر آسیب های روانی که با آن دست به گریبانید درک می کنیم .ذهن بیمار و متوهم شما در تعارض آشکار با واقعیت های سرسخت بیرونی قرار گرفته است و برآیند آن که تهاجم پرخاشگونه و با ادبیاتی لمپنی و سخیف به منتقدان و حتی اعضای اسیر در تشکیلات فرقه خودتان است ، نه با هیچ منطق اخلاقی همخوانی دارد و نه با ادعای کسی که خود را رهبرعقیدتی و منزه از آلایش ها میداند . گویا در نشستی که اخیرا برای اعضای کمپ موقت لیبرتی برگزار کرده اید با ابراز نارضایتی از نیروهایی که به آلبانی و آلمان رفته اند و دیگر خط تشکیلات شما را نمی خوانند گفته اید : "هر کس میخواهد برود میتواند گورش را گم کند ". آیا شما التفات دارید که مخاطب شما انقلابیونی هستند که بهترین سالهای عمر خود را به صورت شبانه روزی به امید بهروزی ملت ایران در اختیار شما و فرقه متبوعتان قرار داده اند و از هست و نیست خود گذشته و در مقابل خانواده های خود ایستاده اند و حداکثر فداکاری را انجام داده و هیچ برای خود نخواسته اند ؟ واکنون که به دلیل خیانت ها و خط مشی کاملا غیراصولی شخص شما که تنها تصمیم گیرنده بوده اید فرقه تان در بن بست مرگبار قرار گرفته این افراد نه تنها حق هیچگونه سؤال و بازخواستی ندارند بلکه باید گورشان را گم کنند ؟ آری شما در شرایط بسیار وخیمی گرفتار شده اید و قبل از هر چیز آنچه آزارتان میدهد رو به زوال رفتن رهبری مادام العمرتان است ؛ قدرتی پوشالی که برای حفظ آن و ادامه حیات خفیف خائنانه خود از هیچ چیز فروگذار نکردید ، به هیچ کدام از اصولی که از آن دم میزدید پایبند نبودید و هیچ حریم و حرمتی را پاس نداشتید . این که دیگر نیاز به یاد آوری ندارد که در کشورهای پیشرفته که توانایی اجرای دمکراسی را دارند رهبری هر حزب و جریان سیاسی هر چند سال یکبار به رای گذاشته شده و عوض می شود و هر گاه که اشتباهی صورت گیرد ، این رهبر آن جریان و حزب است که پاسخگواست و عذر خواهی می کند وا در صورت لزوم استعفا می کند . آیا این بدیهیات را نمی دانید ؟!! البته که خوب می دانید در جهان امروز چه خبر است و این همه سانسور اخبار و ایزوله کردن اعضای اسیر در تشکیلات فرقه نیز به همین دلیل است .و اگر تشکیلات شما را فرقه خطاب می کنم دقیقا تعریفی علمی و نتیجه همین نمودهای فرقه گرایانه است . در دنیای امروز رهبری مادام العمر مساوی دیکتاتوری است و نتیجه ای جز اضمحلال نخواهد داشت . این منطق تاریخ است ، منطق علم است و منطق تکامل . گرچه به شخصه شما را در منجلاب غرور و خودبینی غرق تر از آن می بینم که امیدی به نجاتتان باشد اما شرط بلاغی است رو به شما و افکار عمومی که البته همیشه درست قضاوت می کنند . اگر به اشتباهات شما و انتقاداتی که وارد است بپردازم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود اما در همین کوتاه مجال اشاره ای مختصر می کنم به نکاتی اخیر و نه خیلی دور،شعارهائی نظیر : مبارزه با امپریالسیت جهانخوار؛ سلاح ناموس مجاهد خلق هست ؛ پیش به سوی جامعه بی طبقه توحیدی؛ اشرف شهر شرف؛ رهایی زن و آزادی و بلاخره این بهانه جوئی های اخیرتان که باعث توقف روند جابجائی و انتقال نیروها به کمپ موقت لیبرتی شده است که با شعار های پوشالی تحت عنوان حمایت از بیماران اشرف و اموال آنها و خواستار شدن امکانات رفاهی برای آنان در کمپ ترانزیت لیبرتی صورت گرفته است . واقعیت این است که اولاً همه این عوام فریبها همگی پوچ و بی اساس بوده و فقط برای بقای خودت و ارضای قدرت طلبی ها و هوس رانی هایت بوده وهست و همین و بس . در زمان سرنگونی صدام حسین پدر خوانده خودتان تعدادی از نیروها را به کشتن دادید تا راحتر بتوانید مریم عضدانلو را فراری دهید و خودتان را از دیده ها پنهان و در سوراخ موش قایم شوید . وبعد از سقوط صدام هم تعدادی را به بهانه حفظ اشرف به کشتن دادید . و مهمتر از همه این مواردی که برشمردیم بهترین سرمایه افراد که عمرشان هست و بهترین دوران عمرشان هم که دوران جوانی شان هست را از آنان گرفتید و اکنون تعدادی پیر و سالخورده شده اند که با راه اندازی خیمه شب بازی انقلاب مریم و راه اندازی نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی حسابی مورد مغز شوئی قرار دادهاید و با راه اندازی طلاق های اجباری آنان را از حق داشتن زن و فرزند محروم کرده اید و حتی آنها را از ملاقات با خانواد ها ی شان محروم کرده و خانواده های ایشان را با بی شرمی و وقاحت خاص خودتان مزدور خطاب می کنید این در حالی است که خودتان تاکنون سه بار ازدواج کرده و بیش از صدها زن را در تشکیلات جهنمی تان به عقد شخصی خود درآورده و بعضا با آنان هم بستر شدهاید اینها تنها گوشهای از هزاران جنایت شما به عنوان خود ساخته رهبر انقلاب !! و تنها آلترناتیو !! است. شما در مورد رابطه جنسی با زنان نگون بخت مردان مجاهدین چه توضیحی دارید؟
اساسا چه توضیحی می توانید داشته باشید؟
يكبار در نشست گفتيد اگر قبول كنيم كه آمدن به عراق اشتباه بوده است پس بايستي جنگ مسلحانه را هم رد كنيم، بايستي سي خرداد را هم رد كنيم و پس فاز سياسي را هم بايستي رد كنيم. اكنون گام به گام به اين اشتباهات مي رسيد. آمدن به عراق اشتباه بود را قبول كرديد. جنگ مسلحانه را هم قبول كرديد كه اشتباه بود. پس به اين نتيجه مي رسيم كه سي خرداد هم اشتباه بوده است. اكنون پس اين سئوال پيش مي آيد كه كاركرد مجاهدين طي سي سال گذشته چه بوده است؟ به كشتن دادن بيش از صدهزار نفر انسان؟ آواره كردن هزاران نفر؟ بي خانمان كردن هزاران نفر؟ متلاشي كردن هزاران خانواده در ايران؟ مسئول اين همه جنايت با كيست؟ خودتان هم شجاعت پذیرش خطا های خود را نداشته وهمواره نه تنها از پذیرش مسئولیت این اعمالی که مرتکب شده اید سر باز زده و طفره رفته اید بلکه با شیادی و رندی و دجالیت خاص الخاص آنها را به گردن نیروهای اسیر و بخت برگشته انداختهاید و همیشه در نشستها می گفتید که بخاطر کم کاری و نکرده های نیروها بوده که چنین! و چنان !شده است راه چارهای ندارید که دست ازخشونت طلبی و حادثه آفرینی برداشته و برای بقای عمر ننگین و ذلیلانه بیش از این تلاش نکنید . تا چند صباحی دیگر دادگاه عادلانه در انتظار شماست و دور نیست که خود را پشت میز محاکمه همان خلق قهرمان یافته و پاسخگوی هزاران جنایت و خیانت خواهید بود .
آلمان شهروز تاج بخش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاهی به افشاگری های آقای قصیم 05.08.2013 شهروز تاج بخش ایران قلم
” ما نمی توانیم با این کارها
و رویکردها موافق باشیم. می رویم ، چون دیگر نارضایتی و ندای اعتراضِ شأن و
وجدانمان بر سکوت و صبرمان چیره شده. نمی توانیم در پیشگاه ملت ایران و
افکار عمومی و تاریخ به عبارت دیگر نزد وجدان خویش پاسخگوی سیاستها،
رویکردها، کنش و واکنشهایی باشیم که در بحث، تصمیم و اجرای آنها مشارکتی
نداشته ایم.”
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سایت ایران قلم از انتشار مطالب و مقالاتی که در آن کلمات توهین آمیز استفاده شده، معذور است مسئولیت مطالب درج شده بر عهده نویسندگان آن می باشد |